شرکت تولید غذای گربه ی لوتس در بحران مالی قرار گرفته است. این شرکت تصمیم می گیرد برای خروج از این وضعیت، به یک منبع گوشت جدید و ارزان قیمت روی بیاورد: قبرستان محلی. تنها یک مشکل وجود دارد. گربه ها از طعم گوشت انسان خوششان آمده و به کشتن انسان روی آورده اند...
سه نفر که برای دیدن بازی تیم بسکتبال داجرز درحال حرکت به سمت نیویورک هستند با مشکل اتومبیل روبرو میشوند و در یک حیاط قدیمی خراب شده ماشین را کنار میزنند و در آتجا توسط یک دیوانه خونخوار و دوست دخترش اسیر میشوند...
پس از ربوده شدن محمولههای طلا از یک شهر معدنی، سه Mesquiteers یک هواپیما میخرند تا طلا را به بیرون بفرستند. صاحب خط کشتیرانی گانگسترهای شرقی را وارد می کند تا آنها را خنثی کند.