تیلی، یک کارگر ، بالاخره فرصت رهبری پروژه بعدی سازمان را در امانتگاه پنگوئن استرالیایی برای نجات آن بدست میآورد. با همکاری فلچر گرانت، یک زیستشناس مهربان، آنها برنامه جمعآوری کمکهای مالی را می ریزند و به نزدیکتر میشوند...
"وارن نواک" زمانی که متوجه میشود پدرش در مکزیک یک بچه دارد راهی آنجا میشود ، اما داستان از آنجا آغاز میشود که او وارد یک شهر مخوف نزدیک به مرز مکزیک میشود جایی که مورد هدف گروهی از افراد با سنت های وحشتناک میشود و از سوی دیگر او با ترک الکل و روان پریشی دسته پنجه نرم میکند و می بایست راهی برای نجات خود پیدا کند...
خانواده اى كه در يك منطقه روستايى و دور از شهر به زندگى كسالت بار خود ادامه مى دهند اكنون كه دو فرزند آن ها در بيابان گم شده اند به چالشى بزرگ كشيده شده اند و اين موضوع به گذشته آن ها مربوط مى شود.در حالي که گرد و غبار قرمز و تاريکي بر شهر حکمفرما است، مردم محلي و از جمله افسر پليس اين شهر کوچک، سعي مي کنند به او کمک کنند اما خيلي زود متوجه مي شوند که اگر به اين زن کمک کنند، ممکن است براي خود آنها نيز اتفاقاتي وحشتناک رخ دهد...
مایکل و پسر عمویش تامی قصد داشتند تعطیلاتی رویایی را بر روی یک قایق لوکس تجربه کنند. اما بدشانسی آنها باعث شد که به جای یک یات لوکس، یک قایق ماهیگیری قدیمی گیر بیاورند. در ادامه، حمله دزدان دریایی آنها را مجبور کرد تا در یک جزیره متروک به سر ببرند.
دین گالاگر و چیس برادر هستند. مردان آلفای رقابتی، آنها بر سر همه چیز با هم بحث می کنند، در مورد هیچ چیز توافق نمی کنند، اما هر چه که باشد از یکدیگر در برابر خارجی ها دفاع می کنند. آنها همچنین اعضای واحد عملیات ویژه نجات نخبگان هستند.