پس از مرگ در یک تصادف، مردی به بهشت میرود و در آنجا با عشق دوران نوجوانیاش دیدار میکند. داستان به بررسی این موضوع میپردازد که آیا این دو نفر پس از سالها دوری، میتوانند به هم برسند یا خیر.
بُگدان در یک سرقت مسلحانه شرکت میکند و به طور تصادفی باعث مرگ یک نفر میشود. این اتفاق زندگی او را دگرگون کرده و او را با چالشهای اخلاقی بزرگی روبرو میکند.
اولا باید به ایرلند برود تا جسد پدرش را پس از مرگ او در یک کارگاه ساختمانی به لهستان بازگرداند. اما مهم نیست که پدرش میخواهد بداند آیا برای ماشینی که قول داده بود پول پسانداز کرده است یا خیر. اولا که با بوروکراسی خارجی به روش هوشمندانهاش برخورد میکند، میآموزد که بزرگترین آرزویش ماشین نبود، بلکه شناخت پدرش بود...
لوئیس و کسپر دوست دارند بچه دار شوند اما لوئیس عقیم است. آنها با یک زن رومانیایی قرار میگذارند که بچهی کسپر را به دنیا آورد، اما وقتی نوزاد در شکم آن زن به سرعت بالایی شروع به رشد کردن میکند، آنها متوجه نیروی شومی میشوند که به وجود نوزاد رخنه کرده است...
داستان فیلم در مورد دوستی بین دو زن جوان در یتیم خانه ای در یک پناهگاه در صومعه سرایی در رومانی هست. اکنون برای رسیدن به دوست خود که در آلمان زندگی می کند درصدد ترک آنجا می باشد اما …….