بُگدان در یک سرقت مسلحانه شرکت میکند و به طور تصادفی باعث مرگ یک نفر میشود. این اتفاق زندگی او را دگرگون کرده و او را با چالشهای اخلاقی بزرگی روبرو میکند.
دو هنرمند جوان در طول تعطیلات زمستانی، در شهر قدیمی و جذاب ترانسیلوانیا، عاشق یکدیگر میشوند. داستان عشق آنها توسط فقر و ناامیدی آزمایش شده است. برای هر دو سخت است که با وضعیت خود روبرو شوند و رابطه آنها توسط چندین مانع تهدید میشود...
در یک شب سرد،"باربو" با سرعت پنجاه کیلومتر بر ساعت در خیابانی رانندگی کرده و با یک کودک برخورد می کند.کودک بلافاصله پس از حادثه جان خود را از دست می دهد.مجازات حبسی بین سه تا پانزده سال انتظار او را می کشد.در این زمان مادرش "کورنلیا" وارد ماجرا می شود و...
داستان فیلم درباره یک استاد آمریکایی به نام Robert Traum است که برای پیدا کردن Sami the projectionist، تنها شخص زندهای که میتواند او را درباره نسبت یهودی رومانیایی خودش آگاه کند، به سفر ماجراجویانه و جالب خود در Bucovina می رود . سفر نمادین او با خطر، ناشناخته ها و غیر واقعی پر شده است، اما ...
پاول” دو زن را به طور همزمان دوست دارد.”آدریانا” همسرش و مادر دخترش،زنی که ده سال از زندگی اش را با او سپری کرده است و “رالوکا” زنی دیگر.او مجبور است یکی از آنها را قبل از کریسمس ترک کند…..
3 داستان جداگانه در طول دو روز اتفاق می افتد. مسیرهای کاراکترها قطع می شود و ناخواسته بر یکدیگر تأثیر می گذارند. این سه داستان نه تنها توسط شخصیتها، بلکه با بازخوانیهای یک مضمون در فهرستهای مختلف با هم متحد میشوند...
یک مرد خانواده وقتی دوباره با دو دوست دبیرستانی خود ملاقات می کند، با شکوه ترین سفرها و گریزهای جنسی روزهای گذشته به یاد آنها می افتند و تصمیم می گیرند همه چیز را در یک شب بازسازی کنند...
تاوی، یک پدر مطلقه چهل ساله، برای تعمیر دوچرخه دختر چهار ساله اش، الکساندرا، به خانه همسر سابقش می رود . او با تعجب متوجه می شود که الکساندرا دیگر او را "بابا" صدا نمی کند. او از همسر سابقش توضیح می خواهد...
یک سرباز شبهنظامی از روی اشتیاق، جوخه خود را رها میکند و تصمیم میگیرد برای آرمان انقلاب بجنگد. ستوان او و بقیه گروه در شب آشفته ۲۲-۲۳ دسامبر ۱۹۸۹ به دنبال او میگردند.
آقای "لازارسکوی" 63 ساله احساس بیماری می کند و آمبولانس خبر می کند.وقتی آمبولانس می رسد پزشکان تصمیم می گیرند او را به بیمارستان بفرستند.اما آنها مدام بیمارستان را عوض می کنند.وقتی شب از راه می رسد و آنها نمی توانند بیمارستانی برای او پیدا کنند مرگ کم کم به سراغ او می آید...
دوکو، نویسنده 45 ساله رومانیایی، با بحران میانسالی روبرو می شود. او برای شرکت در یک اقامت خلاقانه در برلین و تلاش برای بازسازی زندگی خود، بخشی از زندگی خود را در آلمان به سر می برد. او بین دو کشور و دو زن، همسر خود، آندرا که می خواهد طلاق بگیرد و جولیا، عشق دوران جوانی دوکو که در یک روستا در آلمان زندگی می کند، سر و کار دارد...