پس از مرگ در یک تصادف، مردی به بهشت میرود و در آنجا با عشق دوران نوجوانیاش دیدار میکند. داستان به بررسی این موضوع میپردازد که آیا این دو نفر پس از سالها دوری، میتوانند به هم برسند یا خیر.
لئو، الکس و کاستی، سه پلیس معلق شده، برای تحقیق درباره یک قاچاقچی مواد مخدر محلی به نام نارسیس که با او سابقه دشمنی دارند، به خدمت بازگردانده میشوند...
وقتی زن و شوهری در شب کریسمس به آپارتمان خود بازمیگردند، مردی را میبینند که لباس بابا نوئل را پوشیده است و سعی میکند به آپارتمان همسایهشان نفوذ کند...
بُگدان در یک سرقت مسلحانه شرکت میکند و به طور تصادفی باعث مرگ یک نفر میشود. این اتفاق زندگی او را دگرگون کرده و او را با چالشهای اخلاقی بزرگی روبرو میکند.
کاسمین با 3 دوستش یک بازی تنیس بازی می کند. او به ساعت نگاه می کند و شروع به وحشت می کند: او دیر به اداره ثبت احوال می رود، به عروسی- عروسی اش، با همسر سابقش که بدون اینکه دوستانش بدانند از او جدا شده بود...
چند هفته پس از مرگ همسرش یوانا در یک تصادف اتومبیل، مست و تنها در شبی که او 42 ساله می شود، با الکساندرو ملاقات می کند. سباستین، مردی خجالتی و جوانتر، در پنج ماه گذشته معشوقه یوانا بوده است. سباستین درخواستی ظالمانه دارد: او از الکساندرو می خواهد که به او کمک کند تا بر ناامیدی ناشی از مرگ یوانا غلبه کند...
هارمون یک مامور CIA/DEA در بخش مربوط به حمله های تروریـستی است. او به منظور کشف حقیقت به همراه همکار خود راهی استانبول می شود تا از حلمه ی تروریـست ها به آمـریکا جلوگیری کنند…
فیلم داستان دو خانواده را روایت می کند که در آستانه عروسی فرزندانشان هستند. خانواده ها با هم اختلاف نظر دارند و این باعث ایجاد سوء تفاهم ها می شود. اما در نهایت، آنها ...
داستانی در مورد افرادی حیواناتی را که دوست دارند می خورند و حیواناتی که مردم را بدون قید و شرط دوست دارند. یک خرگوش، یک مرغ، یک گربه، یک سگ و یک کبوتر از زندگی شخصیت های اصلی می گذرند و بر تکامل آنها تأثیر می گذارند...
سه مشروبخور در یک کافهای به نام «La imigrantul fericit» مشغول به نوشیدن ودکا هستند. اعضای آنها عبارتند از از یک رومانیایی، یک بلغار و یک روس که هر کدام مشکلات خود را دارند. زندگی آنها پس از ملاقات با یک غیبگو تغییر میکند...
ولیکانو خود را فردی کامل می داند. او پول دارد، یک ویلای جدید، با یک زن جوانتر ازدواج کرده و از ازدواج قبلی یک پسر دارد. قبل از تعطیلات، او باید همه چیز را مرتب کند، اما همه چیز شروع به پیچیده شدن می کند...
داستان سه دوست که در شرایطی نه چندان خوشبخت به زندان می افتند. در آنجا آنها برای فرار برنامه ریزی می کنند و با کمک یک اوباش محلی موفق به فرار می شوند تا برای سرقت بعدی آماده شوند. معجون خیلی عجیبی است ...