در قرن بیست و یکم، نیروی پلیس از رباتهایی با هدایتگران انسانی بهره میگیرد. افسران پلیس، کن، النور و گورا، به همراه همکاران رباتیک خود، بلیدر، اسکنی و ویگوبوس، موظفند یک گروه مزدور را که یک تانک خودکار قدرتمند را به سرقت بردهاند، متوقف سازند.
آمور ری و خدمه پایگاه سفید، که اکنون به نام گردان خودمختار سیزدهم شناخته میشوند، برای حمایت از نیروهای فدراسیون زمین در نبرد سرنوشتساز علیه نیروهای دوکنشین زیون، به فضا بازمیگردند ...
ریو سائبا به عنوان شکارچی شهر در توکیو کار می کند و با همکارش کائوری ماکیمورا، مشکلات خطرناک مردم را حل می کند. زمانی که در حال کار نیست، او به دنبال جذب خانم هاست و کائوری باید او را با چکش 10 کیلویی قابل اعتمادش سر عقل بیاره.
سال 0079 در صده جهانی است. بشریت به فضا رفته، و در دسته های کلونی به نام "جناح ها" زندگی می کنند. یکی از این جناح ها خودش را قلمرو زئون می نامد و به فدراسیون زمین، دولتی که در حال حاضر زمین را اداره می کند اعلان جنگ می کند. با استفاده از ربات های شبه انسانی قدرتمندی به نام موبایل سوتس، زئون سریعا در موضع یرتر قرار می گیرد. 9 ماه از شروع جنگ، فدراسیون زمین لباس قدرتمند خودش به نام گاندام را ساخته است. زمانی که زئون به کلونی که گاندام را نگه داشته حمله می کند، شهروند 15 ساله ای به نام آمورو ری ناگهان خودش را وسط جنگی می بیند که او را به سراسر زمین و فضا می برد، و او را برابر خلبان نخبه دشمن چار آزنابل قرار می دهد.