Ken Mitsuda

اقتباسی سینمایی از زندگی‌نامه آیشینکاکورا هیرو، که به عنوان همسر فوکتسو، برادر کوچک‌تر امپراتور پویی مانچوکو، زندگی پرفراز و نشیبی را سپری کرد...

    فرماندار تايرو به خاطر مخالفتش با فساد فئودالى بر كنار و تبعيد می‏شود . همسرش ، « تاماكى » ( تاناكا ) ، پسرش ، « زوشيو » ( هاناياگى ) و دخترش ، « آنجو » ( كاگاوا ) را كه عازم ملحق شدن به او در تبعيدگاه هستند ، به زور به بردگى می‏گيرند ……

یک قاتل دوران ادو دوباره با گذشته خود ارتباط برقرار می کند در حالی که دوستش آرزوی تغییر دارد...

سه داستان کوتاه از داستان های ایچیو هیگوچی. در اولی ، یک زن جوان پس از یک ازدواج مقدماتی توسط خانواده اش پست می شود. مورد دیگر معضلات و مشکلاتی است که یک خانواده ثروتمند یک نوکر جوان را استخدام می کنند . داستان آخر از روسپی و امیدهای او برای یافتن زندگی جدید را روایت می کند...

ژاپن، اوايل قرن نوزدهم. »دکتر نايدي« (ميفونه)، مشهور به »ريش قرمز«، پزشک مسئول يک درمانگاه عمومي فقيرانه است. »دکتر نوبورو ياسوموتو« (کاياما)، پزشک يار جديد، به رغم نافرماني هاي اوليه اش از »ريش قرمز«، از جمله به خاطر افراط در نوش خواري و پوشش غير معمولش، سرانجام مي آموزد که يک پزشک خوب بايد فداکاري کند.

یک زن خانه‌دار به مدل زیبایی دل می‌بازد.

داستان درباره یک سامورایی است که پس از کشتن یک افسر بلندپایه در یک دوئل غیرقانونی، به عنوان دیوانه شناخته می‌شود و توسط خاندان انتقام‌جوی قربانی خود به یک دوئل ثابت دعوت می‌شود..

یک مهماندار میانسال بار که دائماً بدهکار است، با محدودیت‌ها و چالش‌های اجتماعی متعددی که توسط خانواده، مشتریان و دوستانش برای او ایجاد می‌شود، مواجه می‌شود...

 مرد جوانی با دختر یک کارخانه دار فاسد ازدواج می کند تا عدالت را برای مسئول خودکشی پدر خود به اجرا بگذارد…

داستانی با مضمون تئاتر کابوکی درباره روستایی فقیر که مردم آن باید پس از پیر شدن به کوهی نزدیک حمل شوند تا بمیرند...

تاکئو یاکوزای جوانی است که پس از آزادی از زندان از فعالیت های مجرمانه سابق خود چشم پوشی می کند. اما گاهی اوقات فرار از گذشته چندان آسان نیست...

"کیچی ناکاجیما" کارخانه دار ژاپنی است که دچار ترس زیادی از جنگ هسته ای می شود. این اتفاق موجب تاثیر گذاشتن بر روی زندگی و خانواده اش می شود...

در قسمت دوم ، موفقیت ظاهری ایمون با احساس گناه خود همراه می شود ...

ایمون تامیا یک سامورایی فقیر و بدون استاد است که خواهان زندگی بهتری است که به دلیل ازدواج با اویوا که کاملاً به همسرش اختصاص دارد نمی تواند داشته باشد...