فرن نوجوان پس از یتیم شدن، برای فرار از سرنوشت مادرش و سازمان حمایت از کودکان، تصمیم میگیرد زندگی جدیدی را برای خود بسازد. او کتابی پیدا میکند که در آن راه های میلیونر شدن از طریق پس انداز کردن را توضیح داده است، و تصمیم میگیرد طبق آن عمل کند.
یک بازیکن تیم چوگان بنام «کانر سالیوان» بعد از مرگ پدرش در جنگ زندگی برایش بی معنی می شود. اما مدتی بعد او یک عشق جدید پیدا می کند و علاقه اش به ورزش باعث می شود دوباره روحیه اش را بدست آورد...
500 سال قبل از كشف آمريكا توسط كريستف كلمب، زني بومي در ميان بقاياي يك كشتي در هم شكسته وايكينگ ها پسر بچه اي را پيدا مي كند. او تنها بازمانده از گروه وايكينگ هايي است كه به قصد غارت دهكده هاي بوميان آنجا از كشور خود عازم قاره ناشناخته بودند. زن به كودك نام شبح داده و او را بزرگ مي كند. تنها يادگار شبح از گذشته خود، شمشيري آهنين است. سلاحي كه هنوز در ميان بوميان شناخته شده نيست. پانزده سال بعد؛ شبح تبديل به جنجگويي نترس شده است. يك روز كه براي شكار از دهكده بيرون رفته، بار ديگر وايكينگ ها از راه رسيده و اهالي را قتل عام مي كنند.
کشنده ایی در سطح جهان منتشر می شود که باعث زنده شدن دوباره مردگان می شود، در حالی که این ویروس باعث مرگ و میر زیادی می شود اما مردمی در برابر آن مقاوم هستند و …
آکیلا براون کودکسرباز، یک پسر پانزده ساله جامائیکایی را در حین یک سرقت مسلحانه دستگیر میکند، اما در یک شب طاقتفرسا آکیلا با چرخهای از خشونت نسلی که فکر میکرد از آن فرار کرده روبرو میشود...
در سال 1909، ویلی بوی و عشقش، کارلوتا، پس از اینکه به طور تصادفی به پدرش شلیک کرد در یک درگیری ، فرار میکنند. با آمدن پرزیدنت تافت به منطقه، کلانتر محلی دو سرخپوست آمریکایی را هدایت می کند تا آنها را پیدا
کنند...
در یک روز معجزهآسا در منطقه روستایی ویسکانسین، مردگان از قبرهایشان برمیخیزند، اما ظاهر میشوند و بدون تغییر رفتار میکنند. و حالا وظیفه افسر دانا سایپرس است که یک پرونده قتل را حل کند که در آن همه، زنده یا مرده، مظنون هستند.