داستان درباره یک دزد به نام تدی در شهر نیویورک است که با "مردی از تورنتو" اشتباه گرفته می شود، زمانی که هر دو در یک اقامتگاه قرار می گیرند. دردسر ها شروع می شوند ...
داستان در سال 1945 اتفاق میافتد و درباره خبرنگار جنگ روانی است که با یک عروسک قاتل ارتباط ذهنی برقرار میکند و با کمک او، جلوی تبدیل انسانها به زامبی توسط نازیها را میگیرد.
داستان یک دانشآموز فارغ التحصیل که دو دانش آموز دبیرستانی را میدزدد تا در آزمایشی که در انتهای یک استخر خالی انجام شد، از آنها به عنوان طعمه استفاده کند...
کری بلکفورد (بوث) برای موفقیت حرفه ای خود به عنوان برنامه ریز رویدادها در شهر نیویورک زندگی می کند ، اما زندگی او یک لحظه پس از یک تصادف ناخوشایند رانندگی در طوفان برف تغییر می کند. کری رنج می برد ...
زمانی که دوستدخترش به خاطر امتحانات دانشگاه حسابی سرش شلوغ است، یک کشتیگیر حرفهای موافقت میکند تا کار پردرآمد نگهداری از بچهاش را به عهده بگیرد. چیزی که قرار بود یک شب راحت باشد، خیلی زود به هرج و مرجی خونین تبدیل میشود؛ وقتی یک فرقهی قاتل برای ربودن بچه سر میرسند.
در سال 1890 (ویلیام مرداک) از تکنیک های رادیکال پزشکی قانونی از جمله شواهد انگشت نگاری و ردیابی، برای حل برخی از وحشتناک ترین قتل های شهر استفاده میکرد...
چهار زن با عشق، مشاغل و خانواده شان درگیر هستند. آنها از دوستانشان حمایت می کنند و سعی می کنند یکدیگر را قضاوت نکنند زیرا که ممکن است به خاطر یک بحران هویت، یک فرصت شغلی بزرگ، افسردگی پس از زایمان و یا یک بارداری ناخواسته باشد. آنها با خوب و بد این موضوعات درگیر هستند ...