Sarah Lancaster

سه دوست قدیمی برای حفظ خانه‌ای که خاطرات خوش کودکی‌شان در آن شکل گرفته است، دوباره دور هم جمع می‌شوند.

پس از اینکه یک نوجوان پانزده ساله به طرز وحشیانه ای توسط قلدرهای دبیرستان مورد ضرب و شتم قرار می گیرد، آرزوی انتقام او ناخودآگاه وحشت هالووین را به راه می اندازد...

داستان در مورد پدری جوان است که به همراه پسر 9 ساله خود و سگ خانگی و دو تن از دوستان پسرش به کوهستان کلورادو می روند و…

  داستان فیلم در مورد یک بازیگر زن هست که قبل کریسمس تنها بیرون شهر هست و...

   کریسمس در شهر اسوکی یک کریسمس مدرن است. زیبا و قشنگ با کوههای اسموکی. داستان درباره خانواده ای است که در کریسمس تعطیلات را بسر میبرند...

زمانی که یک محله آرام و مجلل توسط مجموعه‌ای از سرقت‌ها زیر و رو می‌شود، کارآگاه مایک لوگان وظیفه‌ای مخفیانه به‌عنوان پرستار بچه بر عهده می‌گیرد...

یک وکیل موفق برای مراسم خاکسپاری مادرش به زادگاهش باز می گردد، اما متوجه می شود که پدرش یعنی بهترین قاضی شهر برای یک قتل مجرم شناخته شده است...

داستان نویسنده‌ای که مجبور می‌شود برای نجات حرفه‌ کاری خود یک رابطه عاشقانه را جعل و عشق یک دوست قدیمی را نادیده می‌گیرد...

مایکا ماتیاس، بازیکن بیسبال، و پسر کوچکش بابی، طرفداران پر و پا قرص تیم لیدز یونایتد هستند که در آمریکا سرگردان شده‌اند. آنها با نام‌های مستعار و با یک کامیون قدیمی خراب به جامعه سنتی و آرام «آمیش»‌ها در «شوگر کریکِ» اوهایو می‌رسند. سه خواهر آمیش که یک مهمانخانه قدیمی را اداره می‌کنند، از آن‌ها حمایت کرده و مایکا را به عنوان تعمیرکار استخدام می‌کنند. این امر باعث برانگیختن سوءظن یک نفر در شوگر کریک می‌شود...

پس از اینکه زنی به طور غیرمنتظره شغل خود را از دست می دهد، باید در درخت کریسمس خانواده خود کار کند تا در طول فصل تعطیلات زندگی خود را تامین کند...

دکتر مارتین بلیک ، یک بیمار ۱۸ ساله به نام دایان دارد که مبتلا به عفونت کلیه است این بیمار اعتماد به نفس بالایی دارد و حالا دارد سلامتی اش را به دست می آورد. اما مارتین که به این بیمار عادت کرده می ترستد که او را دیگر نبیند . به همین دلیل کاری می کند که او همیشه بیمار بماند و در بیمارستان باشد و هر روز اورا ببیند...

آلیسون عاشق فیلیپ توسعه دهنده نرم افزار میلیاردر می شود و به زودی ازدواج می کنند. او شروع به مشکوک شدن شوهرش در مرگ همسر قبلی اش می کند. آیا او رازهایی را از او پنهان می کند؟..

داستان فیلم مربوط به زندگی‌نامهٔ فرانک ابگنیل است، کسی که شهرتش را به خاطر سابقه فعالیتش به عنوان جاعل چک، کلاهبرداری و حقه‌های فرارش از دست ماموران به‌دست آورد. او در دهه شصت میلادی و در ۱۶ سالگی توانسته بود، چک‌های جعلی که مجموعاً به مبلغ ۴ میلیون دلار آمریکا ارزش داشت را در ۲۶ کشور جهان نقد کند، طوری که هیچ بانکی قادر به تشخیص جعلی‌بودن چک‌های او نبود و تا هجده سالگی، بیش از ۲۵۰ پرواز انجام داد و در ۲۶ کشور جهان به این کلاهبرداری‌ها دست زد. اَبیگنِل به خاطر عضویت جعلی که در «خطوط هوایی سراسری آمریکا» داشت، می‌توانست به‌صورت رایگان در هتل‌ها اقامت کند و تمام هزینه‌های غذا و تفریحش به‌طور مستقیم به شرکت ارسال می‌شد. حتی خودش را به عنوان وکیل جا زد و در چندین پروندهٔ دادگاهی شرکت داشت. او سرانجام در سال ۱۹۶۹ در فرانسه دستگیر شد و به دوازده سال زندان محکوم شد که البته پس از گذراندن پنج سال از دوران محکومیت خود به خدمت سازمان اف‌بی‌آی درآمد تا در شناسایی چک های جعلی و سرقتی کمک کند.

دبی استرانگ پس از فرار از یک موسسه روانی، ماشین، پول و هویت یک کالجی را می دزدد و به دانشگاه می رود و در آنجا شیفته سم، یک معلم خوش تیپ می شود....

مردی که سیزده سال پیش مرتکب قتل های زنجیره ای شده بود شروع به شکار فرزندان قربانیان خود می کند...

یک قتل در شهری کوچک میان مردم و اجتماع شوک عظیمی وارد میکند و میان دو خانواده دشمنی ایجاد میکند .

جوزی و جک رابرن که در یک عمارت قدیمی در پنسیلوانیا و خانه هایشان که توسط استاد استبدادی خود آموزش دیده اند ، پرورش یافته اند ، هرگز به کسی وابسته نبودند بلکه به یکدیگر وابسته بودند.

کلانتر جدید، برت سبز سابق جاستین وایز را دنبال می کند که او و دو معاونش شروع به تحقیق در مورد یک قتل در شهری در قلب کوه های بلو ریج می کنند.