داستان فیلم درباره کارآگاه معروف شرلوک هولمز و همکارش دکتر واتسون است. در خلال جنگ جهانی دوم، یک سری قتل در آسایشگاهی که دکتر واتسون داوطلبانه در آن خدمت میکند رخ می دهد. او هولمز را به کمک فرا می خواند و کارآگاه معروف شروع به حل معمای قتل ها می کند.
یک دانشمند دیوانه که در حال انجام آزمایش های غده ای است ، با تبدیل یک گوریل ماده به یک انسان وسواس پیدا می کند ... حتی اگر این هزینه زندگی انسان را هم داشته باشد...
«داج سیتی»، به عنوان آخرین شهر پیش از ورود به قلمرو غرب وحشی، به طور طبیعی به مرکز تجمع تبهکاران تبدیل شده است. به همین دلیل، دولت فدرال یکی از توانمندترین مأموران مجری قانون خود، یعنی کلانتر «مت دیلون»، را به این شهر اعزام میکند. کلانتر دیلون در اجرای قانون بسیار قاطع و سرسخت است، اما هرگز این اصل را فراموش نمیکند که قانون برای خدمت به مردم وضع شده است، نه آنکه مردم در خدمت قانون باشند. در انجام این مأموریت دشوار، «تَدِ» تازهکار و «فِستوس هَگِنِ» سالخورده و باتجربه، به عنوان معاونان کلانتر، او را یاری میدهند.