Johnny Lever

  داستان فیلم در مورد دو برادر به نام های راجیو و رانویر است که صاحب دارایی های بسیار زیادی در آفریقای جنوبی هستند.بر اثر بازی های تقدیر منشی شخصی رانویربه نام سوفیا و دختر دیگری که مدل است به نام شاینا ذلباخته او میشوند اما طی حوادثی شاینا بر خلاف خواسته ی قلبیش با راجیو ازدواج میکند.با قتل اسرار آمیز رانویر همه ی مسائل دست خوش تغییراتی می گردد…...

به دستور، چوکسی، معروف ترین الماس هند توسط راکی به سرقت میرود و زمانیکه آنان [ ته مدیا ] قصد فروش آن را در دبی دارند، خافکارترین افراد برای بدست آوردن آن راهی دبی میشوند و این آغاز حوادث عجیب و غریبی است که ….

باباورائو ، راجو و شیام خوشبختانه زندگی می کنند. با این وجود ، پول لذت ثروت را به همراه دارد و با این کار طمع کسب درآمد بیشتر را نیز به همراه دارد. و بنابراین ، راجو با یک شخص ناخوشایند به عنوان یک سرمایه گذار ناآگاه ، یک بازی جدید را آغاز می کند.

یک مرد جوان ناتوان از پیشرفت سعی می‌کند به کاری که پدرش در برقراری ارتباط با موجودات فرازمینی از فضا انجام می‌داد ادامه دهد، که منجر به چیزی معجزه‌آسا و شگفت‌انگیز می‌شود...

این داستان سانجانا، دختری از نسل امروزی است که سرشار از زندگی پر جنب و جوش است. او زندگی را بر اساس شرایط خودش می‌گذراند و وقتی مادرش سوشیلا ترتیبی می‌دهد تا پسری را ببیند که منجر به ازدواج می‌شود، بسیار ناراحت می‌شود.

راج ( شاهرخ خان ) روستا زاده ای است از طبقه متوسط که به دنبال بلند پروازی های شخصی به شهر بمبئی آمده است و در آنجا شرکت حمل و نقل کوچکی را تاسيس کرده و آنقدر ساده و بی تکلف است که در مواقع ضروری خود رانندگی کاميونها را بر عهده ميگيرد . راج در يک تصادف با پريا ( رانی موکرجی ) ملاقات ميکند ٬ دختری شيک و امروزی که در يونان به دنيا آمده و تربيت شده و اکنون در هند طراح لباس است...

راج و کاجل از کودکی به هم دوست بودند و وقتی بزرگتر میشوند دوستی شان بیشتر میشود به صورتی که راج عاشق کاجل میشود ولی کاجل اصلا این عشق را نمیبیند و با شخص دیگری ازدواج میکند و ...

زمانی که یک دندانپزشک ناخودآگاه درگیر جنگ های گروهی می شود، زندگی یک دندانپزشک به یک ترن هوایی تبدیل می شود...

بیرجو یک جوان است که با مادرش، پدرش و خواهرش زندگی می کند، آنها در یک خانواده ی سطح نسبتا بالا زندگی می کنند، پدرش میخواهد که او با احساس مسئولیت به زندگی خود ادامه دهد و ...

شاهرخ خان که فرزند اصلی خانواده نیست ولی از بچگی با این خانواده بزرگ شده و مورد علاقه پدر و مادرش ( آمیتا باچان و جایا باچان) میباشد بخاطر ازدواج با دختری از رد ه پایینتر با هنرنمایی کاجول که برخلاف میل پدر خانواده میباشد از خانواده طرد میشود و به لندن میرود

شاهزاده «آشوکا» ( شاهرخ خان ) که جانشین پادشاهی پدرش است، به خواسته ی مادرش تصمیم می گیرد مدتی زندگی شاهانه را رها کرده و در دنیای وحشی زندگی کند. در این ماجرا او عاشق دختری ( کارینا کاپور ) می شود که...

راج و پریا، زوج جوانی که به تازگی به سوئیس نقل مکان کرده بودند، با همسایه‌های جدیدشان دوست شدند. اما زندگی آرام آن‌ها با متهم شدن راج به قتل یکی از همسایگانشان به هم ریخت و او مجبور شد برای اثبات بی‌گناهی‌اش فرار کند.

مردی چالش وزیر ارشد ماهاراشترا برای اداره ایالت را برای یک روز می پذیرد و چنان موفقیتی در آن ایجاد می کند که به زودی درگیر دسیسه های سیاسی می شود...

راج و پریا به تازگی با هم ازدواج کرده اند. پریا صاحب فرزند میشود اما با یک اتفاق غیر منتظره او فرزند خود را از دست میدهد و قادر به باردار شدن مجدد نیست و...

در سال 1993، امان، برادر فیزا در جریان شورش‌های بمبئی ناپدید شد. در سال 1999 فیزا از انتظار خسته شده و به دنبال او می رود...

کدخدای یک روستا به مظنونی فراری پناه می‌دهد. رئیس کلانتری که آدمی سنگدل و جاه‌طلب است، برای دستگیری فرد فراری روستا را به آتش می‌کشد و اهالی آن را به قتل می‌رساند اما…

"دل های هندوستانی" فیلمی است درباره خبرنگاری موفق که ضمن رقابت با شبکه های دیگر عاشق دختری خبرنگار میشود و ...

یک جنایتکار بی رحم پس از ملاقات با کودکی رها شده و نهایت مراقبت از او را اصلاح می کند. با این حال، سایه های گذشته همچنان او را آزار می دهد.

زنی که نمی‌داند با چه عواقبی روبرو خواهد شد، برای پایان دادن به فقر خانواده‌اش، با یک سرمایه‌دار تاجر قرارداد ازدواج یک ساله امضا می‌کند.

 «انجلی» (کاجول) در دوران کالج عاشق بهترین دوستش، راهول (شاهرخ خان) بود، اما راهول از ابتدا به «تینا» (رانی) علاقه داشت. سال ها بعد در حالی که تینا فوت کرده است، دختر هشت ساله اش قصد دارد انجلی و پدرش راهول را به هم برساند...