آندره خلبان جوان، عاشق مارکیز دولاشنزه می شود. ولی نمی داند که اولین قاعده بازی به سبک اشرافی این است که هیچ چیز را جدی نگیرد و بگذارد که بازی ادامه یابد. وقتی این قانون زیر پا گذاشته می شود چیزی جز رنج و مرگ باقی نمی ماند...
فیلم روزهای آغازین انقلاب فرانسه را از دید اشخاص مختلفی از جمله شهروندان مارسی،کنتهایی که به آلمان تبعید شده اند و خود شاه "لویی شانزدهم" به تصویر می کشد...
در سالهاى اوج جنگ جهانى اول ، زندانيانى از كشورهاى مختلف متفق در بازداشتگاهى آلمانى به اسارت در آمدهاند. بعد از اینکه چندین مورد فرار اتفاق می افتد، زندانی ها را به یک قلعه خوفناک منتقل می کنند که به نظر می رسد فرار از آن غیر ممکن باشد...
یک شاهزاده خوش چهره سوار بر اسبی پرنده به سرزمینهای دوردست سفر کرده و با یک ساحره دوست شده، با علائدین ملاقات کرده، با شیاطین جنگیده و در آخر عاشق یک شاهدخت می شود...