هنگامی که یک یخچال طبیعی قطب شمال منفجر می شود، آخوندک پنهان فعال می شود و شروع به کشتن مردان ارتش در اطراف می کند. سپس به مناطقی مانند نیویورک و واشنگتن منتقل می شود و در نتیجه وحشت را گسترش می دهد...
« دكتر بن مكنا » ( استوارت ) و همسرش ، « جو » ( دى ) كه همراه پسر كوچكشان براى گذراندن تعطيلات به مراكش رفتهاند ، شاهد قتل يك مأمور مخفى فرانسوى مىشوند كه پيش از مرگش به « بن » مىگويد جاسوسان مىخواهند يك سياستمدار خارجى را در آلبرت هال بكشند . جاسوسان براى ساكت نگه داشتن آنان پسرشان را مىربايند و زن و شوهر در تعقيبشان به لندن مىروند .
یک نمایش نامه نویس درون گرا مظنون به قتل است، تا اینکه زنی که در همسایگی او زندگی می کند، برای بی گناهی او شهادت می دهد. اما مدتی بعد این زن هم به او مشکوک می شود...