سیِلو، مادری است که دختر نوجوانش در شمال مکزیک ربوده میشود. مقامات در جستجوی دختر کمکی نمیکنند. سیلو که از این موضوع خشمگین است، خود دست به کار میشود و به یک شبهنظامی تبدیل میشود تا دخترش را پیدا کند...
فیلم داستان سه زندگی است. پسر جوانی که سگش را غیر قانونی وارد جنگهای شـرطــی می کند تا پول کافی جمع کند و با همسر برادرش فرار کند. مدل زیبایی که با مردی متاهل رابــطــه عاشقانه دارد و پیرمردی دوره گردی که تمام روز با سگهایش دور شهر می گردد و منتظر فرصتی است تا با دخترش که فکر می کند او مرده است حرف بزند. یک تصادف اتومبیل زندگی این سه را بهم می رساند و زندگی همه آنها را تغییر می دهد...
آمريکاي جنوبي، دهه ي 1750. يک کشيش ژزوييت به نام «گابريل» (آيرونز) وارد جنگلي بالاي آبشارهاي ايگو آتسو مي شود و به سرخ پوستان گوآراني بر مي خورد که قبل تر يکي از همکاران او را کشته اند. با اين حال قرارگاه هيأت مبلغان مذهبي سان کارلوس را راه مي اندازد...