Erle C. Kenton

یک خبرنگار (فرد بردی) و یک عکاس (نوآ بری جونیور) به دلیل قابلیت ادراکات خارق العاده یک گربه سیاه، موارد قتل را حل می کنند...

دراکولا و مردِ گرگی به دنبال یک داروی شفا دهنده برای درد خود هستند ، یک دانشمند دیوانه و فرانکشتاین نیز مشکلات خود را در این فیلم دارند ..

یک دانشمند شرور و یک گوژ پشت از زندان گریخته و با دراکولا، مرد گرگنما و هیولای فرانکشتاین روبرو می شوند...

دو لوله‌کش دست و پا چلفتی توسط یک خانم از طبقه‌ی اشراف برای تعمیر یک نشتی استخدام می‌شوند. اشتباه در تشخیص هویت، آن‌ها را به مهمانی مجللی دعوت می‌کند و ورود آن‌ها به طبقه‌ی بالای جامعه را رقم می‌زند. همانطور که انتظار می‌رود، همه چیز خیلی هم به نرمی پیش نمی‌رود...

دو عکاس روزنامه در پیست اسکی با گانگسترها روبرو می‌شوند و ماجراهایی برای آنها رقم می‌خورد....

اسب یک فروشنده خیابانی با یک اسب مسابقه جایگزین می شود.

چیک و مروین در یک ایستگاه رادیویی کار می کنند. صاحب این ایستگاه رادیویی به قتل رسیده و آن ها به عنوان مظنون شناخته می شوند...

دو راننده ی اتوبوس به صورت اتفاقی اتوبوس خودشان را می دزدند. شرکت اتوبوس رانی حکم بازداشت آن ها را دریافت می کند و بعد از این اتفاق این دو راننده به همراه فرد دیگری به سفری دریایی رفته و به جزیره ای گرمسیری می رسند. در این جزیره یک دزد جواهرات نقشه هایی شرورانه برای آن ها در سر دارد...

زمانی که "یگور" هیولای درون چاه را برای مراقبت به پیش دکتر لودویگ فرانکنشتاین می برد ، دکتر ایده ای به سره او می زند ، اینکه مغزه جنایتکار او را با یک مغزه نرمال جایگزین کند اما...

یک بازپرس شرکت بیمه سعی می کند یک آتش افروز را قبل از اینکه دوباره حمله کند، دستگیر کند...

یک مخترع سخت نوش و بی دست و پا، شانس ازدواج دخترش را در خانواده ای ثروتمند از بین می برد و با فروش یکی از اختراعات کاربردی خود، شانس موفقیت خود را از دست می دهد...

سه کلاهبردار، دو المپیکی را فریب می دهند تا به عنوان سردبیر مجله سلامت و زیبایی جدید که تنها برای داستان ها و تصاویر دلخراش است، خدمت کنند...

یک دانشمند دیوانه دست به آزمایشات غیرقانونی زده و در نهایت خود را به عنوان خدایی برای ارتشی از موجودات جهش یافته و وحشتناک معرفی می کند...