بعد از سقوط فضاپیمایی در یک سیاره به ظاهر بی جان خدمه آن سعی در در شناخت بیشتر سیاره میکنند ، آنها به زودی متوجه میشوند که برای زنده ماندن باید هر چه زودتر سیاره را ترک کنند…
موسیقی دو نفره فرانسوی جاز/پاپ/الکترونیکی ایر از زمان انتشار اولین آلبومشان در سال 1998 به یکی از مبتکرانه ترین بازیگران موسیقی معاصر تبدیل شده است. این مستند توسط کارگردان تحسین شده مایک میلز ساخته شده است، این مستند اعضای گروه نیکلاس گودین و ژان بنوا دانکل را در طول تور دنبال می کند.
«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.
فیلم در مورد مردی میانسالی به نام لستر برنهام (کوین اسپیسی) است که در یک مجله تبلیغاتی مطلب مینویسد. همسر وی کارولین(آنت بنینگ)نام دارد. آنها به هیچ وجه زندگی خوبی ندارند و روابطشان مدت هاست رو به سردی نهاده و تنها عامل حفظ خانواده آنها دخترشان جینی است. لستر علاوه بر این مشکلات دچار افسردگی نیز شدهاست و مدت هاست که زندگی خود را پوچ میداند به طوری که در ابتدای فیلم میگوید من الان یه مرده متحرکم. روابط جینی با پدرش لستر نیز زیاد خوب نیست چون او را عامل دعوا و سردی در خانه میداند.
در دهه 1950، ورنر هرتزوگ نوجوانی با اجرای فیلمی از کلاوس کینسکی جوان متحیر شد. سالها بعد، آنها در آپارتمانی مشترک بودند که در آن، کینسکی در یک خشم چهل و هشت ساعته، حمام را کاملاً ویران کرد...
داستان افسر پلیسی بنام جف کول است که بتازگی از دانشکده پلیس فارق التحصیل شده و دوست دارد یک مامور پلیس مخفی باشد که همینطور هم میشود و برای ماموریتی سری انتخاب میشود .
مادری یکی از دو قلو هایش را طی حادثه ای از دست می دهد . یکی از بچه ها در کشور همسایه، پاکستان ، رشد می کند و یک مسلمان مؤمن به نام توحید است، در حالی که دیگری به عنوان یک هندو به نام آجی می باشد…
سریال درباره دختری جوان است که در کودکی پدر مادر خود را از دست میدهد و در محیط خشک پرورشگاه بزرگ میشود، جین بعد از مدتی به سمت معلمی روی می آورد و در خانه ای مشغول کار میشود صاحب خانه به جین ابراز علاقه میکند و ...
داستان در مورد دختری اشراف زاده به نام " اِما " می باشد که زندگی وی را به تصویر می کشد، چطور بزرگ می شود، دوست پیدا می کند و عاشق می شود. این سریال بر اساس رمان رمان نویس مشهور Jane Austen می باشد.
Hae-na تمام تلاش خود را کرده است تا از نفرین اجتناب ناپذیر خانوادگی ... تبدیل شدن به سگ پس از اولین بوسه خود جلوگیری کند. بدتر از همه، تنها راه برای او برای شکستن نفرین این است که یک بوسه دوم را دریافت کند. وقتی اولین بوسه Hae-na با پسری است که به شدت از سگ می ترسد، چگونه کار می کند؟
هان یی جو مطمئن نیست زندگی اش کجا رفته است. زمانی که وارث یک بازرگان ثروتمند تجاری بود، اکنون یک زن خانه دار معمولی است که دغدغه اصلی اش زن و شوهر شوهرش و کارهای خانه است. با این حال، وقتی میبیند که همسرش به خواهر ناتنیاش اعتراف میکند، اوضاع به سمت تراژیکتر میرود. او که ویران شده فرار می کند، اما ماشینی با او برخورد کرده و کشته می شود. اما وقتی چشمانش را باز می کند، متوجه می شود که یک سال پیش در گذشته، قبل از اینکه زندگی اش خراب شود، بیدار شده است. یی جو با دادن یک شانس دوباره برای زندگی، عهد انتقام می گیرد و مصمم است همه چیزهایی را که از دست داده است پس بگیرد.
«هان سان وو» یک عکاس تازه کار است. او زیاد صحبت نمی کند، اما مردی مهربان و خونگرم است. او با «لی یون سو» دوست است. آنها 20 سال است که دوستان صمیمی هستند. در همین حال، لی یون سو به عنوان یک ترانه سرا برای گذران زندگی کار می کند. او شخصیت صادق و روشنی دارد. بنا به یک دلیل، هان سون وو و لی یون سو شروع به زندگی مشترک در یک خانه برای 2 هفته می کنند. با هم ماندن، رابطه آنها عاشقانه توسعه می یابد و ...
بعد از اتفاقی که باعث برملا شدن تمام رازهای یک خانوادهی لسآنجلسی میشود، دیگر بنیان خانواده متزلزل میشود و افراد این خانواده باید تلاش کنن تا دوباره به حالت عادی برگردند...
دبیرستان سیدو با رهبری کاپیتان میوکی، پس از پیروزی در مسابقات قهرمانی منطقهای، در مسابقات دعوتی بهار در ورزشگاه کوشیاِن شرکت کرد و با دو پرتابکننده سال دومی، ساوامورا و فورویا، در آن حضور پیدا کرد.
داستان زندگی ایجین ساوامورا، یک بازیکن بیسبال با استعداد است که استعداد خارقالعادهای در پرتاب دارد. هدف او تنها یک چیز است: تبدیل شدن به آس (پرتابکننده اصلی) دبیرستان سیدو.
چوی یی-جا مردی بیکار بود که نامزد سابقش را از دست داده بود و تمام پسانداز عمرش را در کلاهبرداری بیت کوین از دست داده بود. او که از فشارهای اجتماعی خسته شده بود، تصمیم به خودکشی گرفت. مرگ از بیتفاوتی او نسبت به مرگش ناراحت شد و او را برای مجازات به بازی خود دعوت کرد. در این بازی، چوی یی-جا باید از طریق دوازده زندگی، مرگ را بارها و بارها تجربه کند. اما اگر بتواند راهی برای زنده ماندن از مرگ حتمی زندگیهای مختلف پیدا کند، میتواند عمر آنها را زندگی کند. زندگی او یک شکست بود، اما او میتواند از طریق زندگیهای مختلف، زندگی جدیدی برای خود بسازد.
پول می تواند بر زندگی ما تأثیر زیادی بگذارد، اما این تأثیر لزوماً منفی نیست. Ramit Sethi، یک متخصص مالی، به مردم کمک می کند تا از پول خود به بهترین شکل ممکن استفاده کنند و زندگی ثروتمندی داشته باشند.
در دنیایی که اکنون زنان بر دولت تسلط دارند، ایجاد و استفاده از سلاح به شدت ممنوع است. با این حال، به هیچ وجه درگیری به پایان نرسیده است. جنگ به جای اسلحه از طریق کلمات صورت می گیرد. با قدرت "میکروفون هیپنوتیزم"، اشعار می تواند حریف خود را به طرق مختلف تحت تاثیر قرار دهد و باعث آسیب واقعی شود. بنابراین، کسانی که در بخشهای خارج از بخش مخصوص زنان چوئو هستند، از آن برای نبردهای رپ شدید به عنوان سلاح خود در درگیری دائمی برای قلمرو استفاده میکنند.
در دنیایی که در آن دختران اسبی وجود دارند، اسب دختر ویژه هفته از روستا به شهر می رود تا در آکادمی Tracen تحصیل کند. او و همکلاسی هایش در مسابقات اسب دوانی Twinkle Series شرکت می کنند تا عنوان "دختر اسبی شماره 1 ژاپن" را کسب کنند.