«دام ایریرا» ویژهبرنامهی استندآپ خداحافظی خود را در سال ۲۰۱۷ در «لَف فکتوری» هتل تروپیکانای لاسوگاس، اندکی پیش از تخریب آن سالن، اجرا و ضبط کرده است.
فروشندهی غذاهای کبابی، به اجبار دوستپسرش، مجبور به فروش کالاهای دیگری میشود. در حالی که کسبوکار غذای او با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند، یک سرویس جانبی و پردرآمد برای او به راه افتاده است. این سرویس، با جذب مشتریان مرد، آنها را به خود وابسته میکند.
طنز و شوخطبعیِ مختص قشر زحمتکش جامعه، خود را در قالب روایتهای شخصی نمایان میسازد؛ روایتهایی که از تجربیات کار در گاوداریها تا ماجراهای مربوط به نحوه صحیح استفاده از آسانسور را در بر میگیرد.
کارا، یک زندانی جوان، در حین گذراندن دوران حبس خود، فانتزیهای ج.ن.س.ی پنهانش را آشکار میکند. او پس از ملاقات با لیلا، زندانی اغواگری که نقش او را جن روزا بازی میکند، هدف جدیدی در زندگی پیدا میکند. اما گذشته تاریکش حتی پشت میلههای زندان نیز او را رها نمیکند.
اِدا، موش جوانی که رؤیاهای بزرگی در سر دارد، در قالب قهرمان خود، اِد، فرصت شرکت در مسابقات گرندپری را به دست میآورد. او با شجاعت در برابر خرابکاریهای رقیبش ایستادگی میکند و ثابت میکند که حتی کوچکترین شرکتکننده در مسابقه نیز میتواند بیشترین تأثیرگذاری را داشته باشد.
ریالیتی شو «مادران کارآگاه» به دلیل ناکامی در پروندهها و گمانهزنی درباره خرابکاری متوقف میشود. در این میان، رئیس آژانس به اتهام همکاری با یک افسر فاسد در قاچاق مواد مخدر تحت بازجویی قرار میگیرد.
داستان دربارهی یه نوجوان دردسرساز به اسم «یه زیجیه» هست که برای جلب توجه، وانمود میکنه مریضه و بعد متوجه میشه این کار میتونه برایش فرصتهای جدیدی ایجاد کنه.
راهبه تالیا پس از مطلع شدن از مرگ دوستش تویی و تسخیر شدن دوست دیگرش، ترانگ، از قدرت واسطهگری خود برای جنگیری استفاده میکند. او به کمک کارآگاه اوه درمییابد که مادر تویی، یک شمن ویتنامی، عامل خودکشیهای زنجیرهای با استفاده از نفرین 'گو' است. برای نجات دختر تویی از این نفرین، تالیا تصمیم میگیرد نفرین را به بدن خود جذب و خود را فدا کند، اما پیش از آن با واقعیتی غیرمنتظره مواجه میشود.
رانندهای که فقط ساعاتی تا بازنشستگیاش باقی مانده، در کنار مهندسی که ناجی بینام آسمان و مسافران است، همگی در یک وسیله نقلیه گرد هم آمدهاند؛ با این حال، هر یک در مسیر زندگی متفاوتی گام برمیدارند. در شامگاه پانزدهم جولای، یک سفر معمولی ناگهان به سفری سرنوشتساز بدل میگردد.
شش دوست که برای مهمانی پایان تابستان به یک کلبه در جنگل رفتهاند، درمییابند که تنها نیستند. حضور یک مهمان ناخوانده، آخر هفته آنها را به مبارزهای مرگبار برای بقا تبدیل میکند.
استفان گریفیتس، سه زن را بیرحمانه به قتل رساند که تصویر یکی از قربانیان توسط دوربینهای مداربسته ضبط شده بود. او در دادگاه، با معرفی خود با عنوان "آدمخوار کمان پولادی"، موجب حیرت همگان شد.
در رویداد WWE Evolution، قهرمان زنان جهان، IYO SKY، در یک مسابقه جذاب برای کسب عنوان قهرمانی به مصاف Rhea Ripley خواهد رفت. Trish Stratus، ستاره تالار مشاهیر، برای به چالش کشیدن Tiffany Stratton جهت کسب عنوان قهرمانی زنان WWE بازخواهد گشت. Evolution همچنین میزبان یک مسابقه بزرگ سه نفره خواهد بود؛ جایی که Becky Lynch از عنوان قهرمانی بین قارهای زنان در برابر Bayley و Lyra Valkyria دفاع خواهد کرد.
یک بستنیفروش تصمیم میگیرد تا بهترین آهنگ هیپهاپ بستنی را بسازد که دنیای هیپهاپ بستنی تا به حال به خود ندیده است؛ او این کار را برای زنده کردن یک رویا و برقراری دوباره ارتباط با پسرش انجام میدهد.
کتی تیلور و آماندا سرانو رقابت تاریخی خود را دوباره زنده میکنند، زمانی که در یک رویداد بزرگ بوکس تمام زنانه، به صورت زنده از مدیسن اسکوئر گاردن، در تیتر اخبار قرار میگیرند.
جو دول هو (پارک شین یانگ) دادستان میشود تا موقعیت اجتماعی بهتری داشته باشد، اما نمی تواند از فساد محل کارش چشم پوشی کند. گزارش این فساد؛ باعث از دست دادن همه چیزش می شود. او زندگیش را از نو می سازد و به عنوان وکیل در دفتر حقوقی منطقه ای کوچک کار می کند و سخت تلاش می کند تا وکیلی متعهد به عدالت باشد و از فقرا و بی گناهان محافظت کند…
چا وو هیوک (پارک شی هو) یک دادستانه که از خبرنگاری در یک روزنامه کار خود را آغاز کرده. وقتی پدرش در یک حادثه نامشخص میمیره و مادرش هم خودکشی میکنه زندگیش دگرگون میشه. او حالا تمام تلاشش رو برای برملا کردن حقیقت و گرفتن انتقام میکنه…
کیم هه جا امیدوار است گوینده شود. او صادق است و شخصیت مثبتی دارد اما ناگهان به یک زن ۷۰ ساله تبدیل میشود که قابلیت دستکاری در زمان دارد.لی جون ها میخواهد یک خبرنگار شود. او برای رسیدن به آرزویش سخت تلاش کردهاست، اما اکنون با ناامیدی زندگی میکند. او با کیم هه جا آشنا میشود.
کیم بو می (لی یو ری) یه مجری اخبار تلویزیونیه که فقط به خودش اهمیت میده. لی بوم یه زمانی بازیگر محبوبی بوده ولی الان یک همسر خوب و قانون منده که فقط به خانواده اش اهمیت میده. به طریقی بدن این دو نفر با هم جابجا میشه و این شانس به اونها داده میشه تا تجربه جدیدی رو کسب کنند و…
هاسومی کیوکو یک وکیل است که وقتی مادرش فوت کرد، کار خود را ترک کرد. شوهرش یک دادستان نخبه است که به عنوان رهبر یک اداره تحقیقات ویژه در دادسرای منطقه توکیو کار می کند. با این حال، وی به فساد متهم شده و دستگیر شد. زندگی کیوکو به عنوان یک "همسر خوب" شروع به تغییر می کند. برای محافظت از فرزندانش، تصمیم می گیرد دوباره به عنوان یک وکیل کار کند. او به طور موقت در یک دفتر حقوقی استخدام شده است و برای اولین بار در طی 16 سال به عنوان وکیل کار می کند.
سریال بر روی رابطه خطرناک بین استاد دانشگاه به نام "لی" و دانشجو او "رز" تمرکز دارد. اما پس از یک سری رویدادها، همه چیز بین این دو منجر به رابطه ای مرگبار می شود ...
پونگ سانگ (یو جون سانگ) مردی میانسال و تنهاست که هیچوقت نتوانسته برای خودش زندگی کند. او تاکنون از 4 خواهر و برادر کوچکترش نگهداری کرده است و آن ها را از نظر مالی تامین کرده است. آیا او بالاخره می تواند در زندگی اش به شادی برسد؟
جین یه بچه عجیب هستش با یه علامت روی دستش داره. اون زندگی فقیرانه ولی در عین حال آرومی رو با پدربزرگش همراه با سایر آواره ها و خانه به دوش های بی بضاعت , پشت سر میذاره . تا اینکه یه روز زندگی آرومش با ظاهر شدن یه هیولای عجیب غریب به اسم پلیر یا بازی کننده عوض میشه , کسی که شروع به قتل عام بریدن سر تمام نزدیکان اون میکنه و …
“به ملکه Dekim خوش آمدید” این ها اولین کلمات مسئول باری هستند که با موهای سفید و نگاه سرد خودش دو مهمون ک هنوز برای شما هویتشون آشکار نشده به مسابقه ی مرگ دعوت می کنه. مسابقه ای برای رسیدن به تعادل یک طرف این مبارزه نجات و یک طرف دیگه مرگ انتظار دو مهمان را میکشه و تنها کاری که شما باید انجام بدید اینه که منتظر قضاوت نهایی Dekim باشید…
این انیمه داستان “هو لی” ۱۶ ساله را دنبال می کند، که رویای خواننده ای مشهور شدن را دارد هرچند، نه خوش قیافه است و نه وضع مالی خوبی برای رسیدن آرزویش دارد، پس او شروع به آپلود آهنگهایش در اینترنت با ماسک یک روباه می کند…
در حالی که تنش بین آمریکا و چین بالا گرفته ، خبرنگار یک نشریه سیاسی به نام هریت دانکی ، به دنبال افشای یک راز است و این کار زندگی بسیاری از افراد بیگناه از جمله خودش را در معرض خطر قرار میدهد...
کانگ وو هیون (لی سو جین) یک مجری تلویزیونی است. او یک خانواده خوب و دوست داشتنی داره و گذران اوقات خود با آنها لذت میبرد. او میخواهد شانسش رو در عرصه سیاست نیز امتحان کند. تا اینکه در یک سفر خانوادگی یک حادثه غم انگیز رخ میدهد. در همین حال گو دونگ کوک (سونگ دونگ ایل) که یک کاراگاه ماهر است این پرونده رو قبول میکنه…
ایم چی وو (سو یو جین) زندگی خود را فدای مراقبت از خانوادش کرده. او تمام سختی ها را بخاطر خانواده خود تحمل کرده؛ تا اینکه یک روز از همه خسته و زده میشه و متوجه میشه که به یک سری تغییرات توی زندگیش نیاز داره…
ایم هیون وو (یونگ جون هیونگ) یه نویسنده مشهور و خوشتیپ وبتونه که رفتار خیلی خوبی با بقیه نداره همینطور اعتقادی به عشق نداره! لی سول بی با مزه و تپل یه کار آموزه که خیلی وقته روی “هیون وو” کراش داره اما هنوز اعتراف نکرده! تا اینکه یک روز “سول بی” یه قهوه میخوره و یهو میبینه تبدیل به یک دختر خوشگل شده…
داستان آلپ: آنت من (به ژاپنی: アルプス物語 わたしのアンネット، به انگلیسی: Story of the Alps: My Annette) یک مجموعه انیمه ۴۸ قسمتی است که توسط استودیو نیپون انیمیشن بر اساس رمانی از پاتریشیا سن جان نویسنده انگلیسی به نام جواهرهای برف ساخته شدهاست. پخش آن از ۹ ژانویه ۱۹۸۳ در شبکه فوجی تلویژن آغاز شده و تا ۲۵ دسامبر ۱۹۸۳ ادامه داشتهاست. آنت برنییر دختر نوجوان و خوش قلبی است که با پدر و برادر کوچکش، دنی به همراه مادربزرگ سالخورده اش در دهکدهای کوچک به نام روسینییر (Rossinière) در دامنهٔ کوههای آلپ سوییس زندگی میکند.
سریال در مورد مامور سیا به نام "دنیل میلر" می باشد که وارد ایستگاه CIA در برلین می شود. ماموریت مخفی او کشف منبع نشت اطلاعات از طریق یک افشاگر اطلاعات معروف به نام "توماس شاو " می باشد...
کیم جه ووک (بائه سو بیم) یه معمار موفقه و همسرش سو جی یونگ (هان چه یونگ) نیز شغل گویندگی داره. این دو بعد از اینکه پسرشون به یک بیماری کشنده دچار میشه برای نجاتش دست به هر کاری میزنند…