دئون کول در دومین برنامه کمدی ویژه نتفلیکس، که به مادر مرحومش تقدیم شده است، به طرز خندهداری توصیههای خود را در مورد نحوه گذر از زندگی و قرار ملاقات در جامعه امروزی به اشتراک میگذارد...
در این مستند هیل و روانشناسنش را دنبال کنید زیرا او بحث های صریح در مورد سلامت روان و حملات اضطرابی که به تدریج در ارتباط با تبلیغات فیلم است که شغل رویایی او را به یک کابوس تبدیل کرده است، دارد...
این مستند بلیک زف، روزنامهنگار را دنبال میکند که به ایالات متحده سفر میکند تا اثرات بدهی وامهای دانشجویی را کشف کند، و مأموریتی را برای یافتن مقصری که مسئول تنظیم لایحه آموزشی سال 1998 است که زندگی - و کیف پول - میلیونها نفر را تغییر داد، پیدا میکند...
لیل رل هاوری، هنرپیشه و کمدین، سبک داستان سرایی و تأثیرات واقعی خود را به تئاتر شیکاگو آورده و در مورد شهرت، پدر بودن و درمان به شیوه ای طنزآمیز صحبت می کند...
این اجرای افسانهای که در تاریخ ۱۶ مه ۱۹۹۱ ضبط شده، یکی از سه اجرای تمرینی برای تور «Use Your Illusion» بود. در این اجرا ایزی استرادلین گیتار مینوازد، نسخه اصلی آهنگ «Don't Cry» اجرا میشود و آهنگ «You Ain't The First» نیز به صورت ویژه اجرا میشود که در هر دوی این آهنگها شانون هون (خواننده گروه Blind Melon) به عنوان خواننده مهمان حضور دارد.
این برنامه یک موسیقی متن زنده از Puscifer Pay Per View است که در تئاتر Wiltern در لس آنجلس فیلمبرداری و ضبط شده است. این آلبوم دارای ضبط های زنده جدید از آلبوم کلاسیک "شرایط آزادی مشروط من" است...
این مستند داستان دلخراش زنی را روایت می کند که پس از کشتن مردی که به گفته او به طور وحشیانه به او حمله کرده است، تلاش می کند از قانون «پایه خود را حفظ کنید» در آلاباما استفاده کند...
مقاله نویس داستان ما، در کوهستان زندگی میکند و آرامش خود را در این محیط مییابد. در این میان، دیدارهای گاه و بیگاه ماچیکو، سردبیر و دلدادهاش، به شکلی خوشایند روال زندگیاش را دگرگون میسازد. با این حال، او همچنان با موضوع رها کردن خاکستر همسر از دست رفتهاش درگیر است.
یانکی کارشناس امور اجتماعی است که سالن ورزشی شبانهروزی را تأسیس کرده است تا نوجوانانی که خارج از کنترل هستند بتوانند با خیال راحت با هم بگردند، وقتی به نظر میرسد که منابع مالی برداشته میشود یانکی نقشهای میسازد تا اوضاع را تغییر دهد...
افسر پلیس "سو اِیون" در تحقیقات شرکت می کند و به عنوان محافظ مادر یک کودک ربوده شده عمل می کند. او یک تماس تلفنی تکان دهنده دریافت می کند. در همین حال، های جین یک شخص مرموز است که از رازی پنهان در پشت پرونده ها اطلاع دارد ...
سریال سلجوقیان بزرگ که در مورد تاریخ ایرانیان و ظهور این سلسله قدرتمند می باشد. دشمن سلجوقیان حسن صباح است و شخصیتهایی همچون نظام الملک، عمر خیام و ملکشاه در این سریال حضور دارند...
سال ها پیش، جنگی در ژاپن درگرفت که کانتو را در برابر کانسای قرار داد و باعث تقسیم کشور شد. کانسای تحت استعمار کانتو قرار گرفت، اما با گذشت زمان به آرامی دولت و پلیس کنترل کانسای را از دست دادند و کانسای به دست جنایتکارنی که به آکودما معروف بودند افتاد.
(فردا) وقتی بچه بوده مادرش پریهان اونو ترک کرده و اون با سختی های زیادی بزرگ شده و با تمام وجود سعی بر انتقام گرفتن از مادرش رو داره. برای همین وارد یه رابطه ی نامشروع با شوهر خواهرناتنیش میشه. پریهان اصلا از فردا خوشش نمیاد و تنها دخترش رو برنا میدونه و سعی میکنه با پیشنهاد پول به فردا اونو از زندگی دخترش دور کنه. برنا برای این که بدونه شوهرش با کی بهش خیانت میکنه به خونه باغشون میره و با فردا رو به رو میشه و در پی درگیری که پیش میاد سرش به جایی میخوره و میمیره. فردا از برادرش آراس میخواد که اونو در دریاچه بندازه و به این ترتیب پای آراس رو هم وسط میکشه. فردا به هیچ وجه عذاب وجدانی نداره ولی با این اتفاق زندگی همه زیر و رو میشه…
سلیم کارا، دادستان ایده آلیست جمهوری ترکیه، از سلجوق تاشکین، رئیس جرائم سازمان یافته ای که هشت سال پیش به دست خودش به زندان افتاده بود، پیشنهادی دریافت میکنه که نمیتونست ردش کنه. تاشکین به دادستان میگه حاضره شاهد بشه تا دادستان بتونه کل گروه های تبهکاری رو آشکار کنه و از میان برداره. ولی برای این فقط یه شرط داره و اون اینه که شخصا خود دادستان از پسر تاشکین یعنی آکگون گوکالپ تاشکین محافظت کنه. این شرایط برای گوکالپ که در دنیای تبهکاری بزرگ شده و ظاهری خطرناک و مشکل دار داره سخته…
در سال 1983 ، دنیس نیلسن قاتل زنجیره ای اسکاتلندی پس از کشف بقایای انسانی که باعث مسدود شدن مجرای تخلیه در نزدیکی خانه او در لندن شده بود ، دستگیر شد...
داستان سریال درباره زینب، معلم موسیقی که به همراه همسرش احمد، به خونه ای جدید نقل مکان می کنند است. زینب در روز تولدش آرزویی میکنه... پنج سال بعد همه چیزشو از دست میده و...
"رئیس، لطفا کمک کنید شکوفا بشیم!" در توکیو، جایی هست به اسم ولود وِی. خیابونیه که به خاطر گروه های تئاتری که توش نمایش دارن معروفه. ایزومی تاچیبانا که سابقا یک بازیگر روی صحنه بوده، با نامه ای که میگه "پر از بدهی! صفر مشتری! فقط یک بازیگر!" به اونجا میرسه. این نامه وضعیت گروه تئاتری به اسم مانکای کمپانی که قبلا معروف بوده رو توصیف میکنه. وظیفه ایزومی اینه که کمپانی رو از اول بسازه و به عنوان رئیس جدید افتخار سابقش رو برگردونه.
سمت چپم داستان عشق سرّا، دختر جوانی که در اوج جوانی مجبور شده روی پاهای خودش بایسته و مسئولیت مراقبت از مادرش رو به دوش بکشه و سلیم، ولیعهد خانواده ی اشرافی کوتلوسای را به نمایش خواهد کشید. سرّا یک دانشجوی بسیار موفقه که از دانشگاهی که متعلق به خانواده ی سلیمه بورس گرفته و با جدیت تمام تحصیل میکند و در نقطه ی مقابل سلیم از روی مجبوریت به ادامه ی تحصیل ادامه میدهد…
زندگی در یه محل شناخته شده برای جرم جوانیش، ماکوتؤ بیست و یک ساله دوست شاه، رهبر یه گروه نوجوونی به اسم جی-بویزـه، با اینکه خودش شخصاً تمایلی به عضویت در گروه نداره. ماکوتو با شناخته شدنش بخاطر خونسردیش و توانایی حل مسائل، با خنثی کردن موقعیتهای پرتلاطم و دور نگهداشتن دوستانش از خطر، تبدیل به یه مشکلگشا میشه. ولی، مرگ دوستدخترش و دعوای گنگشون با یه گنگ رقیب این تهدید رو به عمل میاره که بیشتر از اون چیزیه که ماکوتو از پسش بربیاد.
در یک شرکت استعدادیابی در استانبول ، ماموران تلاش می کنند تا مشتریان ستارگان خود را راضی و تجارت خود را حفظ کنند. مأمورین در شرایطی که زندگی شخصی و حرفه ای آنها را در هم می آمیزد ، وضعیت را به وضعیت دیگری برمی گردانند.
ناره(Neslihan Atagul) دختر سفیر هستش و سنجر(Engin Akyürek) پسر کشاورزیه که از بچگی عاشق همدیگه میشن ولی برادر ناتنی ناره که پدرش ازبچگی بزرگش کرده بود بهش تجاوز میکنه و ناره نمیتونه اینو به سنجر بگه چون میدونه قاتل میشه، روز ازدواجشون سنجر فکر میکنه ناره بهش خیانت کرده و اونو بیرون میکنه و ناره خودکشی میکنه و مثل پرنده ای از روی پرتگاه پرت میشه ولی...