«آنها هزاران نفر را ناپدید کردند. اکنون، مردانی که این کار را انجام دادند، سکوت خود را میشکنند. در دسامبر ۲۰۲۴، جهان شاهد سرنگونی دراماتیک بشار اسد، رئیسجمهور سوریه بود که به یک جنگ داخلی ۱۳ ساله پایان داد. اما در زیر این جشنها، یک میراث شوم وجود دارد: بیش از ۱۰۰,۰۰۰ سوری ناپدید شدهاند. سرنوشت آنها در زندانها، گورهای دستهجمعی و اسناد محرمانه پنهان شده است. این فیلم میگوید...»
مونرو برگدورف، فعال تراج.ن.س.ی.تی، همزمان با نگارش زندگینامهاش و روبرو شدن با آسیبهای گذشته ناشی از طرد اجتماعی، تلاش میکند تا در مقابل خصومتهای فزاینده، صدای جامعه خود باشد.
آتنبورو در مستند خود، ضمن نمایش بزرگترین دوره اکتشافات اقیانوسی و تأکید بر اهمیت حیاتی آن، به بررسی زیستگاههای زیردریایی میپردازد و در کنار مشکلات، راهکارهای احیای حیات دریایی را نیز مطرح میکند.
رقصندهای سابق، بدون اجازه دوستپسر محافظهکارش به کلاس رقص با میله برمیگردد. او سپس با مربی جذابی آشنا میشود که هیجان را به زندگی ج.ن.س.ی.ا.ش بازمیگرداند.
یک معلم روسی، مخفیانه مستنداتی از تبدیل شدن مدرسهی محل کارش به مرکز جذب سرباز در طول جنگ اوکراین تهیه میکند. این اقدام، معضلات اخلاقی معلمان در مواجهه با نظامیسازی و پروپاگاندا را نشان میدهد.
سازندگان اصلی فیلم "Built to Kill" این بار با داستانهای پیشگامانه و جدید در ژانر وحشت فمینیستی بازگشتهاند. این آثار، برشی نو از وحشت را با نگاهی فمینیستی ارائه میدهند.
بومی در تلاش برای کمک به سادوو برای رهایی از همسر دومش که زندگی او را مختل کرده بود، با پاریس روبرو میشود. او نمیدانست که پاریس و سادوو علاوه بر ارتباطشان با یکدیگر، با رویدادی آسیبزا در گذشته بومی نیز مرتبط هستند.
یک ورزشکار سابق پنجگانه پس از اسارت توسط کنتس نامیرا و پیروانش، برای زندهماندن در یک شکار مرگبار، مجبور میشود مهارتهای ورزشیاش را احیا کرده و با یک ماهیگیر جذاب و یک پلیس بدخلق، اتحادی موقت تشکیل دهد.
این داستان دربارهی یون جی-هی است که از کودکی با جادو و امور غیبی درگیر میشود و هدف نهایی او استفاده از سحر برای رسیدن به حکومت در کرهجنوبی است. در همین حین، یک روزنامهنگار در حال تحقیق دربارهی نامزد ریاستجمهوری، کیم سئوک-ایل، به رازهای مخفی و مهمی دست پیدا میکند.
پس از یک اتفاق آسیبزا در مهمانی دانشگاه، دو خواهر برای انتقام از یک دانشجوی ورزشکار و ثروتمند نقشهای میکشند؛ اما متوجه میشوند که چیز تاریکتری از قبل به دنبال آنهاست.
بونو در نمایشی صمیمانه، داستانهای زندگی و آهنگهای گروه U2 را با مخاطبان در میان میگذارد. او در این اجرا به بررسی روابط خود با خانواده، دوستان و باورهایش میپردازد. این نمایش شامل صحنههای دیده نشدهای از اجراهای او در تئاتر بیکن، با عنوان "داستانهای تسلیم" است.
یک زن جوان از حومه کیپتاون، با شرکت در مسابقه قایقرانی "دور جزیره روبن" و تمرین با "آکادمی" (وابسته به باشگاه قایقرانی سلطنتی کیپ)، از اقیانوس درسهای زندگی میآموزد.
در ژوئن ۲۰۲۳، زیردریایی اوشنگیت منفجر شد و تمام سرنشینان آن کشته شدند. این گزارش با دسترسی انحصاری به تحقیقات گارد ساحلی آمریکا و ویدئوهای جدید، به بررسی علل این فاجعه و راههای احتمالی پیشگیری از آن میپردازد.
شاهدان عینی حمله تروریستی سال ۲۰۱۵ در ساحل تونس، داستانهای شخصی از وحشت و نجات خود را بازگو میکنند. این حادثه تیراندازی در یک روز تعطیل اتفاق افتاد و منجر به کشته شدن ۳۸ نفر شد.
پسری جوان به نام آبیشک که تازه مدرک مهندسی خود را گرفته است، به علت کمبود کار مجبور میشود به عنوان مشاور دهداری در یک روستای دورافتاده مشغول به کار شود و...
سو بک هیانگ، دختر ارشد پادشاه مورین، به دلیل جاه طلبی خواهر ناتنی اش، سول هی، از مقام شاهزاده خانمی محروم شد. او دختری فروتن و سخت کوش بود که به او آموخته شده بود که به داشته هایش قانع باشد. اما سرنوشتی که برای او رقم خورده بود، سرنوشتی بزرگ بود که نه تنها زندگی او و خانواده اش، بلکه کل کشور را تحت تأثیر قرار می داد. او باید در تلاش برای یافتن جایگاه خود در زندگی و مبارزه برای عشق، با چالش های زیادی روبرو می شد.
این مجموعه به بررسی داستان هایی که بر اساس افسانه های محلی نقاط مختلف ایالات متحده ساخته شده اند، پرداخته و از مسائل وحشتناکی که خود را در زیر پوسته ی این داستان ها پنهان کرده اند پرده برداری می کند.
سایمون کاول، هایدی کلوم، هاوی مندل و تری کروس به قاضی مل بی برای تغییری کاملاً جدید در "AGT" خوش آمد میگویند! داوران برای اولین بار در حالی که تیمهای رویایی از شرکتکنندگان مورد علاقه طرفداران بازگشته را پیشنویس میکنند به مصاف هم میروند - اما در پایان، تنها یک داور و یک بازی در صدر قرار میگیرند.
کلماتی هستن که وایولت در میدان جنگ شنیده و نمیتونه اونارو فراموش کنه. این کلمات توسط شخصی که برای اون عزیز بوده به اون گفته شده، شخصی که بیشتر از همه دوسش داشته و اون هنوز معنی این کلمات رو نمیدونه. در یک زمان مشخص ، در قاره تلسیس. یک جنگ بزرگ که قاره رو به دو قسمت شمالی و جنوبی تبدیل کرده بود ، بعد از چهار سال به پایان رسید، و مردم به نسل جدید خوش آمد گفتن. وایولت اورگاردن، دختر جوانی که به اسم "سلاح" شناخته میشه، میدان جنگ رو ترک کرده تا زندگی جدیدی رو در خدمات پستی "سی اچ" شروع کنه. در اونجا، اون تحت تاثیر "عروسک های خاطرات اوتوماتیک" قرار میگیره، عروسک هایی که افکار مردم رو در خود نگه میدارن و اونارو به کلمات تبدیل میکنن. وایولت کار خودشو به عنوان یک "عروسک خاطرات اوتوماتیک" شروع میکنه، و با احساسات انسان ها مختلف و شکل های گوناگون عشق روبرو میشه و اون تمام این مدت به دنبال معنی اون کلمات میگرده.
در دنیایی که جادو چندین بار نسل بشریت را از انقراض نجات داده است، پسری به نام «شین» توسط پیرمردی که به نام «ماگی» شناخته می شود تربیت و بزرگ شده است. شین خاطرات زندگیِ قبلی خود را به یاد دارد و در کنار پیرمرد به یادگیری جادو مشغول است. شین فهم و اطلاعات خوبی درباره دنیای بیرون ندارد و وضعیت وقتی برایش دشوارتر می شود که ماگی از او می خواهد بعد از رسیدن به سن 15 سالگی خانه را ترک کند.
کن هوکازه پس از موافقت برای کمک به زنی ناشناس، به دنیایی شبیه به بازی منتقل میشود. حال او باید سفری را برای یافتن راهی برای بازگشت به دنیای خود آغاز کند.
داستان پادشاه گئونچوگو، پادشاه جنگجوی باکجه. تحت سلطنت او، پادشاهی روزهای شکوه خود را تجربه کرد، با فتوحات نظامی که باعث شد او بیشتر شبه جزیره کره را کنترل کند و متعاقباً قدرت سیاسی باکجه را تقویت کرد که بزرگترین اوج قدرت باکجه بود.
در دنیایی [پس از یک واقعه فاجعه بار] که توسط «اعداد» کنترل میشه و هر انسانی «شماره» مخصوص هویت خودش رو داره. این اعداد میتونه هر چیزی مربوط به زندگی شخص باشه. این شماره ممکنه مسافتی که شخص طی کرده یا تعداد دفعاتی که دیگران از یه شخص تعریف و تمجید کردن باشه. همچنین اگه این شمارهشون صفر بشه، باعث سقوطشون به ورطه «گودال» میشه. در سال 305 تقویم آلشیان، هینا ماموریتی رو از مادرش که شمارش به صفر رسیده، به عهده میگیره تا به دنبال قهرمان افسانهای بگرده. در مخاطراتش با شمشیرزن نقابداری به نام لیچت آشنا میشه که در تلاشه تا هویت اصلیش رو مخفی کنه، از اونجاییکه که به خاطر شماره بسیار پایینش به عنوان یه عامل منحط و منحرف شناخته میشه.
سه نوجوان با دریافت نامههای مرموزی به دنیایی دیگر به نام «باغ کوچک» منتقل میشوند. ساکنان این دنیا از استعدادهای فرابشری خود برای شرکت در بازیهای مختلف استفاده میکنند. این بازیها میتواند از کارهای ساده گرفته تا دوئلهای مرگبار باشد. گاهی اوقات حتی استعدادهایی که آنها را به این دنیا آوردهاند نیز شرط گذاشته میشود.
شینگو ایچینومیا، 25 ساله، در آستانه یک روز کاری پرمشغله، به خواب میرود. اما با بیدار شدن، خود را در بدن پسری 6 ساله به نام وندلین گرفتار میبیند. وندلین هیچ مهارت اداری ندارد و خانوادهاش فقیر هستند. اما او استعدادی نادر در جادو دارد. وندلین باید راه خود را در دنیایی سخت و دشوار پیدا کند.
هیرو یوکی یه دانش آموز دبیرستانی خوره کامپیوتره که در یک سری وقایع غیرمنتظره بازی کیوامه کوئست رو بدست میاره، این بازی با جمع آوری بهترین فناوری ها ساخته شده و با شعار خودش یعنی "بی نهایت واقعی" هیچ تفاوتی ندارد، گرافیک، رفتار کارکترهای بازی، عطر و بوی گیاهان،یا حتی نسیمی که پوست را نوازش می کنه، و در کل همه چیز به بهترین شکل ممکن هستند، غیر از این که این بازی بیش از حد واقعی و حذف کردن آن بسیار پر دردسر است. از اونجایی که واقع بینانه ترین بازی تاریخ هستش توانایی جسمی بازیکنان در بازی دقیقا همان چیزی هست که در دنیای واقعی دارند و اگر ضربه بخورند بدنشان درد میگیره و اگر زخمی شوند تا چند روز بهبود پیدا نمی کنند. و پاداش بازی فقط احساس موفقیت است. این بازی رو به هیچ عنوان نمیشه سرسری گرفتش و پُر استرس ترین بازی تاریخ هستش.
کانامه، بیخبر از همه جا، به بازی موبایلی جدیدی به نام بازی داروین دعوت میشود. اما پس از ورود به بازی، متوجه میشود که نمیتواند از آن خارج شود و در مخمصهای بزرگ گرفتار شده است.
یک اعجوبه سابق کشتی که در تلاش برای دستیابی به موفقیت است، خود را آماده ترک میبیند تا زمانی که دوباره با یک دوست قدیمی روبرو میشود که اشتیاق او را دوباره برمیانگیزد.
پس از مرگ ناگهانی عموی جی آن، او متوجه یک مرکز خرید مشکوک می شود که او پشت سر گذاشته است. عمویش که بود و چه نوع مرکز خریدی را اداره می کرد؟ قبل از اینکه جی آن حتی بفهمد چه خبر است، توسط افراد ناشناس که به دنبال وسایل عمویش هستند مورد حمله قرار می گیرد.