گابریل ایگلسیاس اولین کمدینی است که در استادیوم معروف Dodger در کالیفرنیا اجرا کرد. او در مورد دوران کودکی خود در منطقه لس آنجلس و همچنین تلاش های باج خواهی اخیر علیه او صحبت می کند...
کاوشی در برخوردهای فرازمینی که بر روی مجموعه ای از رویدادها در سال 1996 متمرکز شده است، زمانی که شهروندان وارگینها، برزیل، گزارش دادند که سقوط یک بشقاب پرنده و یک یا چند موجود عجیب را مشاهده کرده اند...
داستان موفقیت شین غول مد چینی بی رقیب است، اما به چه قیمتی؟ ایمان امرانی در مورد تجارت مخفیانه بدنام تحقیق می کند، زیرا دوربین های مخفی برای اولین بار به داخل کارخانه ها می روند...
این مستند، داستان گروه موسیقی فینیکس را در طول تاریخ فعالیتش به تصویر میکشد. با استفاده از تصاویر آرشیوی بینظیر، این مستند روح و پیام این گروه را در شصتمین سالگرد فعالیتشان به نمایش میگذارد.
داستان واقعی بازماندگان یکی از بدترین جنایات جنگ جهانی دوم، استفاده وحشیانه از زندانیان (اسرا) و کار اجباری محلی توسط ژاپنیها برای ساختن راهآهنی که تایلند را به برمه متصل میکند...
یک برقکار در دردسر پدرش گرفتار میشود. پدرش به یک رئیس جنایتکار بدهکار است و او باید راهی برای پرداخت پول پیدا کند و اگر نتواند، خواهرش به آن جنایتکار سپرده میشود...
فلیکس باومگارتنر با پرش تاریخی خود از مرز فضا، نه تنها به عنوان نخستین انسانی که در سقوط آزاد موفق به شکستن دیوار صوتی شد، رکوردهای جدیدی ثبت کرد، بلکه این رویداد تقریباً باعث اختلال در اینترنت شد و سرآغاز دوران پخش زنده جهانی را رقم زد.
در سال 2022، فیلمسازی به همراه یک متخصص بقا در طبیعت، برای یافتن فرد گمشدهای راهی سفر میشوند، اما با پدیدهای وحشتناک مواجه میشوند که گمان میرفت افسانه باشد.
در اسلواکی، یک روزنامه نگار جوان تحقیقی به طرز وحشیانه ای به قتل می رسد. هنگامی که پرونده های پلیس تحقیقات قتل به دست همکاران خبرنگار درز می کند، آنها فساد گسترده ای را که به بالاترین سطوح جامعه اسلواکی رسیده است، کشف می کنند...
این مستند بخش هایی از داستان فعال سیاسی آمریکایی هریت تابمن را روایت می کند. تابمن که در بردهداری متولد شد، فرار می کند و متعاقباً با استفاده از شبکه فعالان ضد بردهداری و خانههای امن معروف به راهآهن زیرزمینی، حدود 13 مأموریت را برای نجات تقریباً 70 برده از جمله خانواده و دوستان انجام داد...
شین نام یک فارغ التحصیل 20 ساله از یک مدرسه شمن است و به اصطلاح شمن جعلی نامیده می شود. در حالی که از سوی دیگر، چانگ دام نوعی شمن واقعی است که توسط یک خدای کودک تسخیر شده است. سونگ جون نیز به عنوان یک شمن کلاهبردار میانسال، همراه با روح درونش، همه را ترک کرده اند. این سه مرد با مهارت های خود مبارزه می کنند تا منطقه توسعه مجدد را تصرف کنند و در همین حین برای تبدیل شدن به بهترین شمن رقابت می کنند...
دستیار جوان یک آزمایشگاه ضمن حضور در یک دوره پزشکی قانونی آنلاین، از مطالعه یک پرونده می فهمد این موضوع ارتباطی با گذشته او دارد. او با کمک دو استاد زن، می خواهند یک قاتل را به عدالت بسپارند ...
می گویند کسانی که آخرین بار می خندند، بهترین می خندند. در دنیایی پر از بحران با افراد شرور در همه جا، خانواده ای پر از انرژی وجود دارد که تصمیم می گیرند برای زنده ماندن به یک شرور سطح بعدی تبدیل شوند! اوه نارا، که در دوران مدرسه دختری کاملاً برونگرا بود، نمیتواند روحیه رقابتی خود را پنهان کند و با نگرش دیکتاتوری کنترل خانوادهاش را به دست میگیرد. به نظر می رسید که او در بیرون برای شوهر سرسختش فداکاری می کند، اما ماهیت واقعی او را نمی توان پنهان کرد. علاوه بر این، با زندگی در همسایگی رقیب خود، خواهر کوچکترش یو جین، کنترل اقتدارگرای او قوی تر می شود. به هر حال، عشق او به خانواده اش بدون تغییر باقی می ماند، اما یک مزاحم ظاهر می شود. چگونه جرات می کنند وارد فضای او شوند؟ او بهعنوان یک شرور که مانند هیچکس دیگری نیست، چه واکنشی نشان خواهد داد؟
شبکه ی AMC دیگه با علایق بیننده گانِ خودش خوب آشناست و میدونه که وقتی Norman Reedus رو در The Walking Dead اون هم با اون تیرکمون معروفش داره واکر هارو میکشه میبینن لذت میبرن ، حالا فکر کنید وقتی با موتور تو شهر میچرخه طرفداران چه حسی دارند؟! برنامه ی Ride with Norman Reedus که در اون Reedus در هر قسمت با یک مهمان (بازیگر،خواننده و ..) در یک مکان و شهر با موتور به گشت و گذار خواهند پرداخت.
کیم مین جون، یک کارمند اداری 30 ساله، احساس می کند در یکنواختی شغل 9 به 5 خود گیر کرده است و احساس می کند چیزی در زندگی اش کم است. وقتی بزرگتر می شود، برای دستیابی به چیزهای بیشتر فشار می آورد، اما همه چیز راکد به نظر می رسد. زندگی او زمانی تغییر می کند که دوست پسر سابقش، جین هوان، پس از 10 سال به عنوان یک همکار جدید دوباره ظاهر می شود. در حالی که جین هوان جذاب و با اعتماد به نفس باقی می ماند، مین جون احساس می کند که از زمان جدایی آنها به جلو حرکت نکرده است. مین جون سعی می کند روی کار تمرکز کند، اما به نظر می رسد جین هوان برنامه های متفاوتی دارد.
دنیای هی سو حول محور چان یانگ، بهترین دوست و دوست مخفی او می چرخد. او بدش نمی آید که چان یانگ را از کناری تشویق کند یا به تمام مشکلات دخترش گوش دهد. برای او اهمیتی ندارد که مردم او را فقط به عنوان "دوست چان یانگ" بشناسند. سپس یک روز، هی سو شروع به شنیدن نام او در همه جا می کند. در اتوبوس، در سالنها، هنگام ناهار... معلوم شد، شایعهای در مدرسه به گوش میرسد، "یک مشکل عشقی دارید؟ هی سو را در کلاس 2 پیدا کنید و او به شما میگوید چه کار کنید!". با آن، هی سو ناگهان خود را در مرکز توجه می بیند. اما چگونه می توانست به کسی توصیه کند؟ او حتی نمی داند که در مورد دلدادگی خودش چه کند!
یک روز در راه بازگشت از مدرسه به خانه، کونوها کوگا، ساتوکو کوساگاکوره، نینجایی را که از دهکده اش فرار کرده بود، نجات می دهد. به زودی، تعقیب کنندگان از دهکده در جستجوی ساتوکو ظاهر می شوند تا کونوها ماهرانه با آنها برخورد کند. همانطور که مشخص است، دبیرستانی بی ادعا در واقع یک قاتل است. بنابراین، زندگی مشترک بالقوه یک نینجا و یک قاتل آغاز می شود!
این سریال بر روی یک خانواده مشهور و بین المللی تمرکز دارد که یک کشیش تلویزیونی محسوب می شوند و زندگی آنها با یک سنت طولانی از انحراف، طمع و کارهای خیرخواهانه گره خورده است. این در حالی است که این خانواده تمام کارهای خود را، چه خوب و چه بد، تحت عنوان نام ....
زمانی که یک ستارهی فوتبال آمریکایی دبیرستانی از جنوب مرکزی آمریکا، میرود که برای تیم بورلی هیلز بازی کند، دو دنیای کاملا جدا از هم، به همدیگر آمیخته میشوند.
توی سال ۲۰۷۱، آدما با یه فناوری به اسم «دروازههای فضای تفاوت فاز» کل منظومه شمسی رو گرفتن. اما یه حادثه وحشتناک موقع ساخت این دروازهها زمین و ماه رو خراب کرد، پر از تشعشع شدن و بیشتر مردم مجبور شدن به سیارههای دیگه پناه ببرن. هر جا آدما برن، خلافکارا هم دنبالشون میان، واسه همین همیشه به آدمایی نیازه که این خلافکارا رو گیر بندازن. پلیس جدید منظومه شمسی یه سیستم جایزه گذاشت، شبیه همون چیزی که توی غرب وحشی بود. «کابوی بیباپ» قصه چهار نفره که توی سفینه بیباپ زندگی میکنن و با شکار جایزهبگیرا بهسختی روزگار میگذرونن.
ناکاجیما آتسوشی رو از یتیمخونه انداختن بیرون و حالا نه سرپناهی داره، نه چیزی برای خوردن. وقتی کنار رودخونهست و از گرسنگی داره جون میده، یه مردی رو میبینه که یهویی تصمیم گرفته خودشو بکشه و نجاتش میده. این مرد، دازای اوساموئه که با دوستش کونیکیدا توی یه آژانس کارآگاهی عجیب و غریب کار میکنه. اینا قدرتهای خارقالعاده دارن و پروندههایی رو میگیرن که پلیس یا ارتش از پسشون برنمیاد. دارن دنبال یه ببر میگردن که تازه تو این منطقه دیده شده، تقریباً وقتی که آتسوشی پیداش شده. این ببر انگار به آتسوشی ربطی داره و تا پرونده تموم بشه، معلومه که آتسوشی قراره کلی با دازای و بقیه کارآگاهها قاطی بشه!
توی یه شهر بزرگ مدرن مغازه کوچیکی هست به اسم "استدیوی عکس زمان". با این که مشتریای خیلی کمی داره، درواقع توسط شنگ ژائوشی و لو گانگ اداره میشه که 2 مرد با قدرتهای ویژه هستن. اونا برای حل کردن مشکل مشتریها وارد عکسها میشن. با این حال گاهی اوقات اوضاع از کنترل خارج میشه.
مرد جوانی که 400 سال به آینده منتقل می شود، با زندگی مدرن سازگار می شود، در حالی که از عشق خود به غذا برای کمک به یک صاحب رستوران در حال مبارزه استفاده می کند.
سین کیسکه، فرزند ممنوعه یک انسان و یک سلاح بیولوژیکی ساخته شده با جادویی به نام Gear، در دنیایی زندگی می کند که جادو جایگزین علم شده است و زخم هایی از شورش Gear باقی مانده است. او با شرکت در عروسی تابوشکنی پدر و مادرش، با دختری مرموز مواجه میشود که نفرت عمیقی از Gears دارد و ملاقات سرنوشتساز آنها تهدید میکند که یک بار دیگر دنیا را به هم میزند.
این سریال داستان "ماریانا" و "کانل" با پیشینه های مختلف است که در شهری کوچک در ایرلند زندگی می کنند، همانطور که وارد یک رابطه عاشقانه با هم می شوند روابط همدیگر را نظاره می کنند ...