هیلی و بهترین دوستش ، بری ، برای تبلیغ خط مدشان به یک نمایش دوستیابی واقعی می روند ، اما وقتی عشق ، دوستی و شغل در راه است ، هیچ چیز طبق برنامه پیش نمی رود...
خانوادهی پرود برای تعطیلات به یک جزیره دعوت میشوند. اما در این جزیره، یک دانشمند دیوانه به نام دکتر کارور آنها را گرفتار میکند و میخواهد فرمول یکی از تنقلات اسکار را بدزدد...
داستان سریال که روایت آن از اوایل دهه هشتاد میلادی آغاز می شود حول نحوه شکل گیری اپیدمی کراک کوکائین در این دوره متمرکز گشته و از شخصیت های داستانی متفاوت و فراوانی بهره می برد. در این دوران و درحالی که جوانی به نام Franklin Saint در تلاش برای ایجاد امپراتوری مواد مخدر برای خود می باشد، ماموری وابسته به سازمان CIA به نام Teddy McDonald در عملیاتی غیر رسمی در تلاش برای یافتن راهی جهت تامین مالی شورشیان نیکاراگوئه است و کشتی گیری مکزیکی به نام Gustavo Zapata در نبرد قدرتی درون خانواده ای تبهکار گرفتار شده است...
سریال روایت «مایک» جوانی نابغه است که از دانشگاه اخراج شده و روزگار خود را با فروش مواد می گذراند و ناگهان در یکی از معامله های خود هنگامی که از دست پلیس در حال فرار است خود را در میان مصاحبه ای برای گرفتن یک شغل می بیند، آن شغل چیزی نیست جز دستیاری یکی از بزرگترین وکلای آمریکا «هاروی اسپکتر». با اینکه مایک هیچ تحصیلاتی ندارد اما با نبوغ خارق العاده خود هاروی را مجبور به انتخاب خود می کند اما...
گروهی از دانشجویان جاه طلب و باهوش رشته حقوق به همراه یکی از اساتید که وکیل مدافع پرونده های جنایی است درگیر یک ماجرای قتل میشوند که به طور کلی مسیر زندگی آنها را عوض میکند…
مالکوم مک یک مسئول کسب و کار است که با کامیون یدک کش خود به صورت خستگی ناپذیری کار می کند، وی یک دوست به نام ادی دارد که خیلی پر حرف است و حال باید شاهد مشکلات این 2 دوست باشیم...