با ورود همسایگان جدیدی که وسواس زیادی نسبت به جشن هالووین دارند، ساکنان خیابان 'اِوِرگرین لِین' به وجد میآیند. آنها با الهام گرفتن از این همسایگان، ترسناکترین لباسها و دکوراسیونهای خود را آماده میکنند تا نام و حال و هوای خیابان خود را به 'اِوِراِسْکْریم لِین' تغییر دهند.
هایدی، یک هنرمند جوان، برای فروش تزئینات دستساز خود به بازار کریسمس هایدلبرگ میرود. در آنجا، او عاشق یک هنرمند محلی میشود که به او کمک میکند تا با میراث خانوادگی خود، که در جنگ از بین رفته بود، دوباره ارتباط برقرار کند...
امیلی به خانه می آید تا پدر و مادرش را ملاقات کند، اما متوجه می شود که آنها خودشان را برای سفری دیگر آماده می کنند. امیلی در حالی که برای تعطیلات در خانه آنها می ماند، با اعضایی از جامعه ملاقات می کند که می خواهند او در جشن کریسمس محله شرکت کند...
پروفسور جاس، که برای بازدید از مزرعه ای که مادر مرحومش در آن بزرگ شده بود، به انگلستان سفر می کند و با پدر مجرد دنیل، که اکنون خانواده آن را اداره می کند، پیوند برقرار می کند...
هیلی و بهترین دوستش ، بری ، برای تبلیغ خط مدشان به یک نمایش دوستیابی واقعی می روند ، اما وقتی عشق ، دوستی و شغل در راه است ، هیچ چیز طبق برنامه پیش نمی رود...
وقتی زنی در"دانشگاه بریگام یانگ" هاوایی هاوایی نامزد می کند، مادرش تمام تلاش خود را می کند تا عروسی را برنامه ریزی کند. با این حال، زمانی که برنامه ها آنطور که انتظار می رود پیش نمی روند ، هر دو مادر و دختر باید بر این مشکلات غلبه کنند...
داستان نوازنده ای به نام جس که دیگر شور و اشتیاقی برای نوازندگی ندارد. او برای اجرا به وین می رود. زمانی که آنجاست، نوری الهام بخش بر قلب او می تاپد و...
استان در مورد کاپیتانی به نام Jack Wosick در طی جنگ جهانی دوم می باشد که گروهی را برای نفوذ به سنگرهای نازی ها رهبری می کند . ماموریت آن ها که War Pigs نام دارد ، نفوذ به پشت سنگرهای نازی ها و دزدیدن سلاحی پیشرفته است …
جان، یک سرباز بازنشسته، مزرعه ای دورافتاده می خرد و با یک شاهزاده خانم جن زیبا و یک عارف بومی آمریکایی روبرو می شود. هنگامی که اورک ها به ملک او حمله می کنند، جان از انزوای خود دست می کشد تا موجودات را از رها کردن جادوی تاریک در جهان باز دارد...
«وین» خون آشامی است با مشکلاتی در زندگی خود. دندان های او دیگر رشد نمی کنند همچنین او عشق خود را ۳۰۰ سال پیش کشته و هنوز نتوانسته او را فراموش کند و ...