پس از چند سال بدون پاکسازی ، آمریکا دوباره به دنبال شروع پاکسازی است و در شهر ایالت تگزاس به نام Los Feliz Valley ، نژادپرستان بی رحم و پست با تمام قدرت خود برای این شب آماده می کنند...
مایلز گریسوم به هرکسی که بتواند به او ثابت کند زندگی پس از مرگ وجود دارد، پاداش میدهد. او به لس آنجلس میرود تا به 3 نفر که ادعا کرده اند میتوانند این کار را انجام دهند ملاقات کند، اما خبر ندارد که چه کابوس وحشتناکی در انتظارش است...
"جنیفر" دختره 17 ساله ای که به تازگی گواهی نامه گرفته ، در اولین روزِ رانندگیش با مردِ غریبه ای تصادف میکند ، جنیفر که مقصر این تصادف است ، مرده غریبه از اون اطلاعات شخصی را دریافت میکند ، روزه بعد جنیفر به خانه ی دوستش دعوت میشود ولی اوضاع آنطور که میخواست پیش نرفت و ..
"جین" نویسنده و متاهل ، به همراه دو فرزند است که شروع به دیدن تغییراتی در خانه خود می کند . بدن او شروع به تغییر می کند ، اما هیچکس از اطرافیانش متوجه نمی شوند . خانواده او استرس ناشی از نوشتن آخرین کتابش را نادیده می گیرند ، اما او متوجه می شود که چیزی بسیار عمیقتر از آنچه به نظر می آید وجود دارد و...
صبح یک روز در سال 1940 تمام مردم شهری در نیوهمپشایر به صورت دسته جمعی به دل طبیعت رفته و همه چیز خود را در شهر رها کردند.در سال 2008 سفری به طبیعت موجب حل معمای ناپدید شدن اسرارآمیز مردم شهر می شود...
در یک جامعه آرام و ثروتمند که برخی از برجستهترین افراد جهان در آن زندگی میکنند، این آرامش با وقوع یک قتل تکاندهنده از بین میرود و منجر به تحقیقات پرمخاطرهای میشود که در پس زمینه تجملات و اسرار آشکار میشود.
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...