بازماندگان به دست یک پیامبر به نام "باس گوس" نجات می یابند ، کسی که ظاهرا قالبت کنترل حیوانات را دارد ، وی مردم را به سمت یک شهر بزرگ منتقل میکند و در حین راه با "جین کلود" اشنا میشوند که اطلاعاتی از این حیوانات شیطانی دارد و ...
«کیت» (زیتا جونز) آشپز یکی از بهترین رستوران های منهتن است و به رغم خلق و خوی تندش، صاحب رستوران (کلارکسن) او را تحمل می کند چون بهترین آشپز غذاهای فرانسوی است. اما زندگی «کیت» پس از مرگ خواهرش در سانحه ی اتومبیل زیرورو می شود، چون مسئولیت نگه داری از دختر خواهرش (برسلین) به عهده ی او می افتد …
در یک بار یک مشتری به صاحب آنجا نصیحت می کند که بار خود را ببندد چون موجوداتی ترسناک به بار خمله خواهند کرد . اما صاحب آنجا به حرف او توجهی نمی کند تا اینکه موجودات حمله می کنند . حالا افراد آنجا گیر افتاده اند و باید خود را از آن بار نجات دهند و …
کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...
این سریال که بر اساس حوادث واقعی الهام گرفته شده است، داستان دختری بنام "فونا" را روایت میکند که در هنگام تولد توسط مادر و پدر خود طرد شده و اکنون به دنباله ریشه و والدین خود است. او در راه رسیدن به پاسخ سوالات خود با خبرنگار مرموزی (کریس پاین) آشنا میشود که وی را در حل معمای زندگیاش کمک میکند...
سریال داستان پسری است به اسم "ند". "ند" ۹ سالشه که متوجه میشود توانایی خارقالعادهای دارد: میتواند موجودات مرده را تنها با یک بار لمس کردن زنده کند . "ند" اما خبر از محدودیتهای این موهبت نداره. همان روز مادر "ند" میمیرد و ند هم زندهاش میکند. یکدقیقهی بعد پدر دختر همسایه میمیرد. شب موقعی که مادرش میبوسدش، مادرش هم میمیرد. محدودیتها اینهاست: ۱- اولین تماس زنده میکند و دومین تماس جان رو میگیرد، برای همیشه. ۲- اگه موجودی را که زنده کرده ظرف یک دقیقه دوباره برنگرداند یکی دیگر به جاش خواهد مرد. "ند" البته عاشق دختر همسایه هم بوده. ۱۸ سال بعد، "ند" شده یک pie-maker موفق و منزوی. تقریبا با هیچ کس رابطهای ندارد. یه کارآگاه خصوصی به اسم "امرسون کد " اتفاقی متوجه توانایی ند میشود و با هم شروع به کار میکنند، به این شکل که "امرسون" پروندههای قتل رو پیدا میکند، "ند" هم با زنده کردن مقتول و پرسیدن چندتا سوال به حل پرونده کمک میکند. یکی از پروندهها مربوط میشود به قتل دختری روی قایق تفریحی. دختری به اسم "چارلوت چاک چارلز" دختر همسایهی "ند"، عشق دوران کودکیش که پدرش را اتفاقی کشته بود...