مردی به ظاهر نجیب بنام دنیس اسکینر در خانه یک زوج اتاقی را اجاره میکند و همه چیز خوب بنظر میرسد بجز اینکه او شب ها با چاقو در خیابان ها پرسه زده و بدنبال قربانی میگردد و ...
پلیس دیوانه باری دیگر از مرگ باز می گردد تا انتقام بگیرد و هرکسی که بر سر راهش بایستد را نابود کند. حال یک پلیس زن در تلاش است گروگانی که او گرفته را نجات دهد...
داستان فیلم، روایت دانشجویی است که برای پروژه پایان ترم بر روی موضوع افسانههای محلی کار میکند و نظرش به سوی افسانه "کندیمن" جلب شدهاست: افسانهای دربارهٔ پسر سیاهپوست یک برده که پس از یک سری اتفاقات یکی از دستانش برای مجازات بریده میشود و با یک قلاب جایگزین میشود...
دانشمندي به نام «پيتن و ستليک» (نيلسن) روي فرمول تهيه ي نوعي پوست مصنوعي کار مي کند. تبهکاران آزمايشگاه «پيتن» را منفجر مي کنند، اما او که به طور معجزه آسايي از مرگ نجات يافته و بر اثر سوختگي ناشي از انفجار سخت کريه المنظر شده، با تهيه ي نقاب هايي از پوست مصنوعي در پي گرفتن انتقامي سخت بر مي آيد.
پس از محکوم شدن به صندلی الکتریکی، یک قاتل سریالی بوسیله الکتریسیته به زندگی بازگشته و تصمیم میگیرد از بازیکن فوتبالی که او را تحویل پلیس داد، انتقام بگیرد…
جک استرایکر در ویتنام دو گلوله به پایش اثابت کرد و توسط یکی از افرادش به عقب منتقل شد. وقتی به خانه بر میگرددسعی می کند در کابین خود زندگی مسالمت آمیزی داشته باشد و با نامزدش سالی رابطه داشته باشد. در همین حال ، فرقه ای شرور که توسط سام ریمی ، که معتقد است او عیسی مسیح است ، اجازه کشتن مردم و قربانی کردن خون را داده است...
پنج نفر از دانشجویان کالجی در آمریکا با هم قرار گذاشته اند تا آخر هفته ی خود را در کلبه ای متروکه در جنگل بگذرانند. در کلبه کتابی موسوم به کتاب مرده و یک ضبط صوت را می یابند که متعلق به یک پروفسور بوده است و به زبان بابلی و سومری نوشته شده است. یکی از آن ها ضبط صوت را روشن می کند. آن ها صدای پروفسور را می شنوند که در حال ترجمه ی کتاب است. این کار آن ها باعث رهایی نیروی پلیدی در جنگل می شود...
زینا یک جنگجو توانا و شفا دهنده است که به همراه گابریل مقابل یک گروه از قانون شکنها که تمام یونان از آنها وحشت دارند می ایستد و طی داستان در حال سفر به روستاها به دنبال ماجراجویی و مبارزه با نیروهای شرور می گردد تا انتقام خانواده خود و مردم را از آنها بگیرد ولی ...