آکیو که در زندگی شخصی و شغلی خود با چالشهایی روبرو است، برای دیدار مادرش به توکیو میرود. او در آنجا با مادری شاداب و عاشقپیشه روبرو میشود که چهرهای جدید از او را به نمایش میگذارد. آکیو در تعامل با مادرش و همسایهای مهربان، به تدریج چیزهایی را در مورد خود و مادرش کشف میکند که قبلاً به آنها توجه نکرده بود.
رِتسوکی که در حرفه نوازندگی و تدریس پیانو ناکام مانده بود، شغلی در یک شرکت خدمات نظافتی پیدا میکند که تخصصشان مرتب کردن آپارتمانهای شلوغ و پر از آشغال است. او در این شغل نه تنها با انبوهی از زباله روبرو میشود، بلکه رازهای تاریکی را نیز برملا میکند.
ماکوتو یک کارمند بانک نخبه است که برای یک بانک بزرگ در دفتر مرکزی در توکیو کار می کند. به خاطر یک اشتباه کوچک، او به یک شعبه کوچک در یک شهر روستایی تنزل می یابد...
یک تصادف غم انگیز منجر به نابینایی آکاری می شود، اما او به زندگی و لذت های کوچکتری که می تواند برای آن بپردازد می چسبد. آکاری خانواده خود را نیز از دست داده است. او با روی یک کیک بوکسور سابق ملاقات می کند، آن دو شروع به صحبت می کنند. روی نیز گذشته ای دارد و با بیشتر افراد جامعه ارتباطی ندارد. همه چیز دست به دست هم می دهند و آنها نسبت به یکدیگر علاقه پیدا می کنند ...
یک خواهر و برادر در حاشیه جامعه با هم زندگی می کنند. برادر، یوشیو، پایش آسیب دیده است، خواهر، ماریکو، معلولیت ذهنی دارد و بیشتر وقت خود را در خانه می گذراند. وقتی یوشیو کارش را از دست می دهد، کارهای غیرقابل تصوری را انجام می دهد و جسد خواهرش را می فروشد تا هزینه غذا و اجاره خانه را بپردازد...
یک زن و شوهر با نام های ایسائو و یوشیوکی برای 50 سال ازدواج کرده اند و پیر شده اند. یکی از آن ها از دیگری سوال می کند که برای هدیه تولد چه می خواهد، پاسخ دیگری در کمال تعجب طلاق است...
میتسوئو که از شغل جدیدش به عنوان فروشنده کفش ناراضی است، به جشنواره ای دعوت می شود و به خواهر یکی از دوستانش معرفی می شود. در همین حال تورا سان در تعطیلات سالانه به یک زن خانه دار مجروح کمک می کند...
پس از ناکامی در یافتن شغل، میتسو در یک جزیره کوچک ماهیگیر می شود و در آنجا به یک پرستار جوان علاقه پیدا می کند. تورا سان که برای بازگرداندن میتسو به خانه اعزام شده است، خودش عاشق زنی جذاب اما پردردسر می شود که به ملاقات پدرش می رود...
وقتی ایزومی تحمل دیدن معاشقه مادرش با مردان دیگر را ندارد، خانه را ترک می کند. او نامه ای برای میتسو می فرستد و میتسوئو به دنبال او می رود. اما ایزومی به طور غیرمنتظره ای با تورا سان ملاقات می کند...
پنجاهمین قسمت از سری فیلم های " تورا سان " در سالگرد آن جشن گرفته میشود . در این قسمت تورا سان همراه برادرزاده اش در کافه با زنی که قبلا عاشق او بوده روبرو میشود و ....
خانواده شگفت انگیز در موقعیت و مکانی جدید دوباره دچار تنش هایی میشوند که هر کدام از اعضا را به نحوی درگیر میکند و برای حل این مشکلات باید از خودگذشتگی کنند...