داستان پسری به نام ویل هست که ثروتمند است و زندگی موفقی داره ولی در یک حادثه ناگوار توانایی حرکتش رو از دست میده و ادامه زندگیش رو مجبوره ک با ویلچر سر کنه از طرفی دیگه دختری به نام لو دنبال شغل میگرده و پرستار ویل میشه و …
برده ای به نام «اسپارتاکوس» به خاطر اندام ورزیده اش به عنوان گلادیاتور انتخاب می شود تا آموزش ببیند. مربی و تمامی ساکنان آن مکان که اسپارتاکوس در آن آموزش می بیند مردان خبیثی هستند که برای جان برده ها و کنیز ها ارزشی قائل نمی شوند. در این بین اسپارتاکوس با زنی آشنا می شود که کنیز است. بعد از مدتی به خاطر برخی مسائل اسپارتاکوس مربی خود را می کشد و با دیگر برده ها از مکان آموزش که مانند زندان است می گریزند...
داستان در رابطه با یک بازی کامپیوتری عجیب غریبه که وقتی کسی گیم آور بشه به همون صورت که در بازی میمره در واقعیت می میره. اولین قربانی یک کسی است که بازیهای کامپیوتری را تست می کنه و به شرکتها میده. بعد از کشته شدنش دوستانش تصمیم می گیرند راز این بازی را کشف کنند و آنها نمی دانند که با چه خطری روبرو هستند…
یک پلیس مخفی در یک گروه زیرزمینی از مسابقه دهندگان خیابانی نفوذ می کند. اما وقتی که دوستان جدیدش در این گروه به مظنونین اصلی پرونده تبدیل میشوند، وفاداریاش به پلیس زیر سوال می رود.
در این قسمت دومینیک تورتو (دیزل) ، برایان اکانر (واکر) و بقیه اعضای خانواده شان به ادامه آخرین ماموریتشان در ایتالیا می پردازند ، جایی که لوک هابز (جانسون) در تعقیب آنها بود . همزمان با این ماجرا ، گروهی دیگر در لندن دست به سرقت چند ماشین و آشوب می زنند و هابز مجبور می شود به آنجا برود و آنها را دستگیر کند . بعد از آنکه مشخص می شود لتی (رودریگوئز) در سرقت لندن دست دارد ، تورتو هم قاطی ماجرا می شود ...
هنگامی که گروهی از تروریست ها در یک پرواز تجارتی بمب گذاری می کنند، خدمه و مسافران داخل هواپیما می خواهند برای زنده ماندشان اقدام به پرش از فاصله 800 فوتی به زمین کنند ...
قهرمان سابق مسابقات ناسکار – جنسون ایمز ( استاتام ) – به جرم قتل همسرش به زندان می رود . سرپرست بند زندانی که جنسون در آن به سر می برد محبوب ترین بازی سال را طراحی کرده است : مسابقه ماشین سواری که باید یا بکشی یا کشته شوی! برنده ها از زندان آزاد می شوند. یک مجرم توسط یک رییس زندان مجبور میشود در محبوبترین مسابقه ورزشی شرکت کند. یکمسابقه اتومبیلرانی که البته در آن بیرحمترین و قاتلترین فرد که بتواند بقیه را از دور مسابقات خارج کند برنده میشود و …
یه راننده حرفه ای به پشنهاد دوستش در سرقت از بانک به او کمک می کنند و برای نجات جان دوستان خود در موقع سرقت تلاش می کنند و در اخر خود او دست گیر میشود و به زندان می افتد اما نه در یک زندان معمولی زندانی که تمام خلاف کاران بزرگ و ادم کش ها در ان هستن و یک سری افراد برای خوش گذرانی خود در انجا مسابقات برگرار میکند و با جان زندانیان خشم گین و خون خوار بازی می کنند ….
Danny Trejo بار دیگر بازگشته است تا در بی رحم ترین، خشن ترین ، خونین ترین مسابقه ی اتومبیل رانی تاریخ شرکت کند. بعد از حمله ای برای زندانی کردن یکی از راننده های افسانه ای به نام Frankenstein ، یکی از مامورین نیروهای ویژه Gibson ، تصمیم میگیرد برای دستگیر کردن فرانکشتاین وارد این مسابقه ی مرگ شود و ...
این فیلم داستان دو نوجوان دردمند و عاشق را روایت میکند که به بیماری نادر فیبروز سیستیک مبتلا هستند. آنها به علت بیماری مشترکشان درمییابند که باید همیشه یک فاصلهی پنج فوتی را از هم رعایت کنند و…
ولادیسلاو (برودی) که یک نوازنده متبحر پیانو است ، مشغول یک اجرای رادیوئی است که انفجار یکی از بمب های آلمان نازی استودیوی رادیو ورشو را به هم می ریزد. ورشو تحت حمله نازی ها قرار گرفته و خانواده ثروتمند ولادیسلاو از جمله پدر ، مادر ، برادرش هنریک و خواهرانش بعد از اشغال این شهر ناچار به ترک آپارتمان مجهزشان هستند. رفتارهای خصمانه ای که با یهودیان می شود این خانواده را نیز می آزارد اما هنوز هیچ کس هدف واقعی این برنامه را نمی داند ، تا اینکه نازی ها یهودیان را سوار یک واگن باری می کنند تا به جایی نامعلوم ببرند. یکی از آشنایان خانواده در پلیس یهودی او را بیرون می کشد و با کمک دوست دیگری در آپارتمانی پنهان می شود. مدتی بعد ورشو غرق گرسنگی ، نکبت و بیماری می شود و ولادیسلاو با مو و ریشی بلند مدام تغییر مکان می دهد تا کسی او را پیدا نکند ، اما سروانی آلمانی ولادیسلاو را در خانه ای متروکه پیدا می کند و …
در ایالت کارولینای جنوبی در قرن 18. بنجامین مارتین ( مل گیبسون ) 7 فرزند داشت. گابریل فرزند بزرگ او به نیروی ارتش آمریکا بر خلاف میل و افکار پدرش در مورد جنگ می پیوندد. گابریل پس از زخمی شدن در نبرد به خانه برمی گردد و در این هنگام جنگ به داخل کشور و ایالت آنها کشیده می شود و سربازان دشمن به خانه ی آنها هجوم می آورند...
یک زن جوان در حین اینکه سعی می کند تا پدرش را در طول یک گرباد رده 5 نجات دهد، خود را در داخل خانه ای پیدا می کند که در شرف غرق شدن است و باید برای نجات خودش با تمساح ها نیز مبارزه کند…