زندگی یک زن و شوهر جوان پس از اینکه هدیه ای از طرف یکی از افردای که در گذشته ی شوهر وجود داشته به آنها می رسد و همین هدیه باعث بر ملا شدن راز هایی میشود که …
«هديه»(The Gift) نام تريلری (thriller) روانشناسانه از جوئل ادگرتون، نويسنده/ کارگردان/ بازيگر، است که بعد از آميخته شدن با کمی طعم «مظنونين هميشگی»(Usual Suspects) در حد و اندازههای «جذابيت کشنده»(Fatal Attraction) تنزل پيدا کرده است. به عنوان فيلمی هوشمند و مطبوع، «هديه» از پيچشهای کافی برای مشکوک نگه داشتن بيننده متوسط برخوردار است. انگيزههای شخصيتی عمداً مبهم هستند و احتمال وجود يک راوی غيرقابل اعتماد دائم در ذهن بيننده نهيب میزند (ريشه اين شک در ارجاعات فيلم به يک فروپاشی روانی در گذشته است). همچنين چند از جا پريدن برای بينندههایی که يک تجربه احساسی را دوست دارند پيش بينی شده است. در پايان، جنبه اخلاقی داستان اين است که کارما را نمیتوان انکار کرد.
اينجا موقعيت مناسبی است که میتوانم درباره تمايل ذاتی تريلرها (trailer) به نابود ساختن فيلم پرچانگی کنم. روند پيشرفت داستان برای افرادی که تريلر «هديه» را ديدهاند جذابيت کمتری دارد. گرچه تريلر، فيلم را نابود نکرده اما تاثير آن را به حداقل رسانده است. اين خيلی بد است، برای اين که داستان زمانی بهترين نتيجه را میدهد که اجازه داشته باشد بر اساس روند طبيعی خودش جلو برود و نه اين که مجبور باشد به خاطر اهداف بازاريابی يکی از پيچشهای کليدی خود را لو دهد.
«هديه» با يک موقعيت آشنای راحت شروع می شود. يک زوج عاشق پيشه، سايمون (جيسون بيتمن) و روبين (ربکا هال)، برای يافتن زندگی بهتر- يک شغل جديد برای سايمون و شروع تازه برای ازدواج شان، از شيکاگو به کاليفرنيای جنوبی نقل مکان کردهاند. لذت بردن از خانه جديد با پيدا شدن سر و کله فردی از گذشته سايمون مخدوش میشود. گوردو (جوئل ادگرتون)، يک همکلاسی قديمی، نياز به بازگشایی رابطهای دارد که بنابر اصرار سايمون هرگز تمام نشده بود. با اين حال، گوردو چيز ديگری فکر میکند و هدايای کوچکی به آن ها میدهد و در عين حال ناشيانه خودش را به زندگی آن دو تحميل میکند. از نظر روبين او انسان بی آزاری است، اما سايمون فکر میکند که او مزاحم و خطرناک است. وقتی که گوردو متوجه اهانت های دوست دوران مدرسهاش می شود، به طرزی غيرقابل پيش بينی واکنش نشان میدهد.
از تماشای فيلمهای دارای شرايط قابل شناسایی لذت میبرم، چون اين فيلمها باعث میشوند که بينندهها فکر کنند می دانند که چه چيزی را دريافت میکنند، بعد ناگهان زير پايشان را خالی میکند.ادگرتون بر اساس اطلاع ما ازتريلرهای دهه ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ بازی میکند و از آن انتظارات و توقعات برای شکل دادن به داستان به طرقی غيرمنتظره استفاده میکند. هيچکاک استاد اين تکنيک بود و اگرچه من هيچکاک و ادگرتون را هرگز در يک جايگاه قرار نمیدهم، اما اعتراف میکنم که ادگرتون اصول را میداند.
اين فيلم ادگرتون است. علاوه بر اين که او نخستين فيلم خود در مقام کارگردان را ساخته است، فيلمنامه را نيز خودش نوشته و نقش گوردو را بازی میکند. گرچه «هديه» با بودجه کمی ساخته شده است، اما به خوبی از موقعيتهای محدود خود استفاده میکند (همه موقعيتها مکانهای واقعی هستند). انتخاب نماهای او به شدت برگرفته از تريلرها و فيلمهای وحشتناک قديمی هستند. هر وقت ربکا هال زير دوش میرود، انتظار داريم اتفاق وحشتناکی رخ دهد. ما شرطی شدهايم به طوری که انتظار ديدن اتفاقات بد را در اين قبيل فيلمها داريم، وقتی که کاراکترها لخت و خيس (و بالطبع آسيب پذير) هستند، و ادگرتون از غافلگير کردن ما لذت میبرد.
بازاريابی «هديه» ضربه بزرگی به فيلم زده است. نه تنها جنبههایی از داستان را لو میدهد که بهتر بود مجهول میماندند، بلکه فيلم را به صورت يک تريلر (thriller) درجه دو ژنريک جلوه میدهد. اما «هديه» بهتر از يک فيلم درجه دو ژنريک است. شخصيتها از آن انسانهای کليشه ای مقوایی نيستند و فيلمنامه چيزی دارد که به ندرت در اين قبيل فيلمها ديده میشود و اجازه میدهد که درام موقعيت با قدرت تمام ظاهر شود. اين فيلم جزء آن تريلرهای «غريبه خبيث بين ما» نيست. اگرچه ادگرتون میخواهد ما را غافلگير و مرعوب کند، اما به خوبی از تاثير تراژدی موجود در اين داستان آگاه است. جديت به کار رفته در فيلم (از جمله يک پايان غيرمتقاعد کننده) ما را به تماشای اين اثر مجاب میکند.
«جیمز کول» (ویلیس)، یک زندانی حکومتی است که در سال 2035 به شرطی با آزادی اش موافقت می شود که به زمان گذشته برگردد و مانع گسترش یک بیماری ویروسی شود. این بیماری باعث نابودی بیش تر مردم کره ی زمین شده و به خاطر آلودگی هوا، بازماندگان در زیرزمین زندگی می کنند.
جیسون بورن مبتلا به فراموشی شده است و همچنان به دنبال نشانه هایی از گذشته و احتمالاً آینده اش می باشد و به همین دلیل به مسکو، لندن، پاریس و مادرید می رود تا آنچه را که می خواهد، بیابد و این در حالی است که وی تحت تعقیب یک تروریست نیز هست.
یک مامور اف بی آی و یک کاراگاه پلیس بین الملل رد یک تیم شعبده باز را می گیرند. تیمی که در یکی از اجراهایشان به یک بانک دستبرد می زنند و پول این سرقت را بین تماشاچیان پخش می کنند و ...
داستان فیلم درباره نویسنده ناموفقی است که بعد از استفاده از دارویی عجیب توانایی های ذهنی اش چندین برابر می شود، چندین زبان جدید یاد می گیرد و حتی پایش به وال استریت هم باز می شود. اما…
یک مرد زخمی توسط یک ماهیگیر از آب گرفته میشود. او که حافظهاش را از دست داده، از مامورینی که قصد جانش را دارند می گریزد و سعی دارد خاطراتش را به یاد آورد.
دو کارگاه موارد ناشناخته و ماورایی به نام “اِد” و “لورین” ، در جدیدترین تحقیقات خودشان به خانه بزرگی می روند تا پرده از اتفاقات غیر طبیعی های رخ داده در آن بردارند. اما بزودی متوجه می شوند که این پرونده ، یکی از متفاوت ترین و عجیب ترین پرونده زندگی آنان است …