فیلم ماجرای پدری است که برای دیدار دخترش در کالج به همراه خانوادهاش به محل زندگی او سفر می کند اما به زودی متوجه میشود که دخترش یک نامزد میلیاردر دارد که برایش دردسرهای زیادی آفریده است…
عنوان این فیلم ?Why Him می باشد. اولین نشانه برای درجه ی ابتذال این فیلم می تواند رده ی سنی ۱۷+ باشد که به آن اختصاص داده شده است. فیلم در مورد مردی است که همیشه درگیر مسائل اجتماعی، عاطفی و اقتصادی می باشد و مرکزیت این مسائل بیشتر بخاطر یک زن می باشد.
این زن به هر حال یک فرد باهوش و فعال و بلند پرواز در دانشگاه استنفورد می باشد که بازی این نقش بر عهده ی زوئی دوتچ (Zoey Deutch) است. این بازیگر دوست داشتنی قبل از این فیلم نیز در !!Everybody Wants Some حضور داشت. فیلم ?Why Him زمان و انرژی بسیار زیادی روی مبارزه ی قدیمی بین یک مرد جوان و یک پدر بسیار محتاط صرف کرده است.
برایان کرانستون و جیمز فرانکو هر دو در راس این نقش این دو نقش و مبارزه هستند و به نظر می رسد این کار آنها باعث جالب شدن فیلم شود. کارگردان فیلم جان هامبرگ است که عضو نویسندگان Why Him نیز می باشد. او عضو سازندگان سری فیلم Fockers نیز می باشد، او تمام وقت و تلاش خود را روی این فیلم صرف کرده است تا فیلمش بزرگ و پرفروش باشد. کرانستون واقعا یک پدر محتاط البته خوب می باشد و جیمز فرانکو نیز جوانی شکست ناپذیر و قوی است. چرا او؟ (?Why Him) مفهوم اصلی فیلم است که نزدیک به دو ساعت کامل شدن آن طول می کشد.
اما ما قرار است هر دوی این کاراکترها را تمجید کنیم. چون در یک طرف کار کاراکتر دوتچ در فیلم، یعنی استفانی نشان می دهد که او و جیمز بسیار شبیه هم هستند و می توانند با هم بهتر یا بدتر شوند، حداقل اینکه آنها با هم سازگاری خوبی دارند.
کرانستون در فیلم نقش ند فلمینگ را بازی می کند، او مدت زمان طولانی است که در بیزنس چاپ در میشیگان فعالیت می کند و از دیجیتالی شدن کارها در عصر حاضر رنج می برد. او با تمام اخلاق هایش موافقت می کند تا همراه با همسرش بارب با بازی مگان مولالی و پسر کوچکش اسکاتی با بازی گرفین گلاک برای تعطیلات کریسمس به کالیفرنیا سفر کنند و با دوستِ جدید دخترشان ملاقات داشته باشند.
این می تواند یک فرصت برای فرانکو باشد اما پدر و مادر استفانی دو چیز را در مورد او نمی دانند. اولا اینکه او از دخترشان بزرگتر است و دوما او یک میلیاردر است. اما زندگی او در نقش لیرد می هیو (Laird Mayhew) در ویلای بزرگش در تپه های سیلیوکون والی مقداری مسخره به نظر می رسد، جایی که برای او خدمتکاران و سرآشپزهای معروفی کار می کنند و حیوانات مختلفی در طول روز در حال چرخیدن در آنجا هستند. فیلم ?Why Him هیچ توضیح در مورد چیزهای عجیبی مثل مدرنیسم بیش از حد داده نشده است و فقط یک ایده به نظر می رسند که در فیلم دیده می شوند مثل کیلی کوکو (Kaley Cuoco) در نقش صدای جاستین که وظیفه ای مانند دستیار صوتی اپل (سیری) البته در خانه بر عهده داشت که واقعا خیلی دور از ذهن به نظر می رسد.
کیگان مایکل کی (Keegan-Michael Key) که به عنوان دست راست لیرد و مربی او است در بعضی صحنه های فیلم باعث خنداندن همه می شود. او سعی می کند در همه جا از لیرد محافظت کند و می تواند از توانایی های پارکور خود نیز استفاده کند. حضور کیگان در فیلم عالی است و یان هفلر و هامبرگ می توانستند از او بیشتر نیز استفاده کنند.
اما کنترل لیرد غیرممکن به نظر می رسد، او بعضی اوقات کاملا آرام و با عادی به نظر می رسد ولی بعضی وقت ها نیز تبدیل به فردی بی احترام و پرخاشگر می شود. او با تمام وجود می خواهد رضایت نِد (پدر استفانی) را به دست آورد، چون خود استفانی کاملا راضی است، اما او در این راه سعی دارد تا ند را منحرف کند. لیرد در این راه دست به هر کاری می زند و حتی شده با چاپلوسی می خواهد رضایت ند را به دست آورد و بعضی مسائل را در این بین رعایت نمی کند. او فقط در این کار جدی و زیاده رو است. کرانستون کم کم در این موقعیت مقداری تغییر جهت می دهد. چون او فردی منعطفی است و وقتی به گذشته رجوع می کند به یاد می آورد او و بارب چقدر به گروه موسیق راک کیس (KISS) علاقه داشته اند و خدمت در آن گروه بهترین و تنها فرصت آنها برای تفریح بوده است.به هر حال با افزایش جلوه های فیلم و تکنولوژی های بالا و دیگر مسائل به نسبه مبتذل رده ی سنی +۱۷ کاملا با این فیلم هماهنگ است. این فیلم روند خوب و آرامی همراه با کاراکترها از ابتدا تا انتهای فیلم داشت، اما به نظر می رسد که بخاطر فیلم نامه هم که باشد، طرفداران فیلم Bad Santa 2 را برای دیدن انتخاب کنند.
این فیلم زندگی مردی به نام “جان” را روایت می کند که زندگی خوب و آرامی با نامزد خود دارد ولی یک روز عروسک دوران خردسالی اش که نامش را “تد” گذاشته بود، زنده شده و مزاحم زندگی اش می شود و …
بلافاصله پس از میهمانی مجردی در لاس وگاس، «فیل» (کوپر)، «استو» (هلمز)، «آلن» (گالیفیاناکیس) و «داگ» (بارتا) برای جشن عروسی استو به تایلند می روند. برنامه استو برای مهمانی قبل از ازدواج درست از آب در نمی آید و ...
جان و جین اسمیت از دور به نظر می رسد که زندگی آرام و حتی یکنواختی هم چون زن و شوهرهای عادی دارند. اما شغل اصلی هر دو آدم کشی در دو گروه رقیب است، آنها از شغل یکدیگر اطلاع ندارند تا این که یک روز برای کشتن همدیگر اجیر می شوند. حال زمان افشای اسرار است و زن و شوهر رو در روی یکدیگر قرار میگیرند...
داستان فیلم از جایی آغاز می شود که ست روگن در فرودگاه منتظر دوست قدیمی اش جی بروشل است که از کانادا به لس آنجلس آمده تا مدتی در کنار روگن باشد. رابطه روگن و بروشل مدتهاست که تا حدودی تیره شده و به همین جهت روگن از بروشل درخواست می کند تا به مهمانی بزرگی که در خانه جیمز فرانکو ترتیب داده شده بروند تا کمی خوشگذرانی کرده و شاید هم گذشته را فراموش کنند...
داستان شامل سه رئیس بد ذات وحشتناک، و همچنین سه کارمند است که با یکدیگر هم قسم شده اند تا برای خلاص شدن از شر رئیس هایشان، آنها را به قتل برسانند! آنچه که فیلم را جالب تر می کند این است که می بینیم واقعا این سه رئیس چه آدم هایی وحشتناک و بدجنسی هستند، و کارمندانشان هم در نقشه به قتل رساندن رئیس هایشان چقدر بی عرضه هستند…
چارلي و کارخانه ي شکلات سازي (CHARLIE AND THE CHOCOLATE FACTORY):در يک شهر بزرگ صنعتي و در آلونکي نيمه ويران، «چارلي باکت» کوچولو (هايمور) هم راه پدر و مادر و دو مادربزرگ و پدربزرگ، زندگي گرم و صميمانه اي دارد، تا اين که بليت ويژه ي طلايي پنهان در زرورق شکلات هاي «ويلي وانکا» (دپ) را پيدا مي کند. او به اين ترتيب هم راه چهار برنده ي ديگر به گشتي خصوصي در داخل کارخانه ي عظيم «ويلي وانکا» دعوت شده است...
یک فروشنده باتجربه مواد مخدر ، برای وارد کردن یک محموله جدید مواد مخدر از نوع علف به ایالات متحده، تصمیم به ایجاد یک خانواده غیرواقعی برای پیشبرد هدفش می گیرد اما...
بیلی بتسون پسری 14 ساله است که بعد از پیدا کردن جادویی هزارساله میتواند تنها با گفتن بک کلمه به طور جادویی به ابرقهرمانی بالغ به نام شزم تبدیل شود. او خیلی زود پس از کشف قدرتهایش، در مواجهه با دکتری پلید به نام تادیوس سیوانا باید آنها را به بوتهی آزمایش بگذارد و...
بروس (جیم کری) یک گزارشگر درجه ۲ در یک شبکه تلویزیونی است. او به اتفاق نامزد مهربانش گریس در یک آپارتمان کوچک زندگی می کند. زندگی او عیب و ایرادی ندارد اما او زندگی خود را متوسط ارزیابی کرده و از آن گله مند است. در یکی از روزها بدشانسی زیادی به سراغ او می آید و پس از اخراج از محل کار و تصادف با اتومبیلش، از اراذل و اوباش نیز کتک مفصلی می خورد. او شروع به شکایت از خدا می کند و خدا نیز در قالب یک مرد (مورگان فریمن) در برابر او ظاهر می شود و به او می گوید که قصد دارد برای مدت کوتاهی تمام قدرتهای بی انتهای خود را به بروس بدهد