در اوج حملات بي وقفه ي نيروهاي نظامي عراقي به نفت كش ها در خليج فارس ناخداي جواني تصميم مي گيرد يك نفت كش ايراني را از تنگه ي هرمز عبور دهد و محموله ي آن را به بازار جهاني برساند...
نعمت (نعمت الله آغاسي) چوپان فقيري است كه تصميم دارد با ستاره (هاله) ازدواج كند. قاچاقچي خبيثي به نام جاسم (حسين گيل) ـ كه توبا (آرزو غفاري)، خواهر نعمت را اغفال كرده ـ ستاره را مي ربايد و نعمت با او درگير شده و او را به شدت مضروب مي كند. جاسم به تلافي، نعمت را در جريان سرقتي ساختگي فرار مي دهد و او را روانه زندان مي كند. مادر نعمت فوت مي كند و ستاره و توبا به كوير مي گريزند. توبا فرزند خود را به دنيا مي آورد و به ستاره مي سپارد و ناپديد مي شود. نعمت پس از آزادي در كاباره اي به عنوان خواننده مشغول كار مي شود و پس از كسب شهرت به زادگاهش باز مي گردد. شايع است كه ستاره به او خيانت كرده و به همين دليل نعمت مورد بي مهري اهالي زادگاهش قرار مي گيرد. او كه مصمم به كشتن ستاره است با توبا مواجه مي شود كه حقيقت را براي وي فاش مي كند. توبا از شدت خشم جاسم را به قتل مي رساند و روانه زندان مي شود. نعمت و ستاره پيمان زناشويي مي بندند و سرپرستي فرزند توبا را به عهده مي گيرند.
سینا چند ماه بیشتر برای قبولی در کنکور فرصت ندارد. از یک سو بنیاد متزلزل خانوادگی و از سوی دیگر آشنایی او با یک جوان خیابانی عاشق موسیقی ماجراهایی را برای او رقم میزند.
محمد در یک عکاسی کار می کند. او در آستانه ی بلوغ است و آشنایی او با یک دختر، هیجانی برایش به ارمغان می آورد که در زندگی سخت و تکراری اش، یک حادثه محسوب می شود
در سال 57، به هنگام وقوع انقلاب اسلامي، بازپرس دادگر ضمن بررسي پرونده كامپيوتريزه كردن سيستم بايگاني سازمان تأمين خدمات اجتماعي (وزارت بهداري) كه توسط يك شركت آمريكايي انجام مي شد، به يك سري اعمال خلاف از جمله حساب سازي و رشوه خواري پي مي برد و ...
صداي خوش «نعمت»، جوان اهوازي سبب مي شود كه «جمشيد» صاحب كاباره اي در تهران به محبوبيت و ثروت برسد. اما وقتي نعمت سعي مي كند از استعدادش به نفع خود استفاده كند جمشيد كه زيان ديده براي انتقامجويي «آمنه» دختر مورد علاقه ي نعمت را بي سيرت مي كند. آمنه خودكشي مي كند و جمشيد گرفتار پنجه ي عدالت مي شود.
به ترتیب یا بدون ترتیب فیلم کوتاهی به کارگردانی عباس کیارستمی است که در سال ۱۹۸۱ میلادی (۱۳۶۰ خورشیدی) تولید شد. در این فیلم با آوردن نمونههایی چون رعایت صف در مدرسه، سوار شدن اتوبوس و … بچهها را با رعایت نظم و ترتیب آشنا میسازد …
نقش اصلی دوران عاشقی را لیلا حاتمی بازی می کند که درگیر ماجریی می شود و زندگی اش را دستخوش دگرگونی می کند. این فیلم یک درام عاشقانه با موضوعات روز جامعه است. فیلمی زنانه که همه صحنه های آن در تهران فیلمبرداری می شود.
ماهیها در خاک میمیرند فیلم سینمایی ایرانی ساخته شده در ۱۳۵۶ به کارگردانی امیر مجاهد و محمد دلجو است. این فیلم چهارمین کار مشترک محمد دلجو و امیر مجاهد است. این فیلم که موضوعی اجتماعی دارد محصولی از استودیو میثاقیه است…
تو می دونی من از چیه مارادونا خوشم میاد؟ از اینکه تو زندگیش هیچوقت واقعیت و رویا براش مرز نداشت، وقتی بازی می کرد با همه وجودش بازی می کرد، پرواز می کرد، بازی نمی کرد، وقتی معتاد شد یه کوه کوکائین می ریخت جلوش د بکش همه چیز و تا تهش می رفت، خودشو لوس نمی کرد… همه اش برای این بود که واقعیت و رویا براش مرز نداشت، اگه هم داشت اون نمی تونست مرزشونو تشخیص بده.
انیمیشن «شاهزاده روم» قصه عاشقی و دلدادگی بانویی پاکدامن و مسیحی از سلاله شمعون از حواریون حضرت مسیح(ع) است که با مردی از نوادگان پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) ازدواج میکند و ثمره این ازدواج فرزندی نیک سرشت است که در آیندهای نزدیک، جهان را پر از عدل و داد می کند.
مادری دو فرزندش امیرمحمد پنج ساله و نوزاد شش ماهه خود را در خانه آپارتمانی تنها میگذارد و به قصد انجام کاری بیرون میرود. در فاصله ای که مادر به خانه بازمیگردد دو کودک او به ویژه امیر محمد، با مشکلات فراوانی روبرو میشوند. مادربزرگ و همسایه ها که دو کودک را در خطر می بینند و نمیتوانند به خانه راه یابند، بیرون آپارتمان ازدحام میکنند…
سرگیجه فیلمی با موضوع اجتماعی است که هسته اصلی آن اهدای عضو می باشد. این فیلم روایت یک روز پسر بچه ای را به تصویر می کشد که بعد از فشارهای اجتماعی و محیطی دچار سرگیجه می شود ، تعادلش را از دست می دهد ، دچار ضربه مغزی و سپس مرگ مغزی می شود. و با اهدای بدنش به چند بچه دیگر زندگی جدیدی به آنها می بخشد...
دختر و پسر جوانی بعد از آزادی از زندان، برای جمع کردن یک گروه جدیدِ موزیک، به قلب تهران میزنند و سفری زیرزمینی را شروع میکنند تا تک تک افراد بندشان را از میان گروههای مخفی زیرزمینی پیدا کنند. آنها میخواهند از ایران بروند تا خودشان را به جشنوارهای در لندن و پاریس برسانند اما بیشترشان برای رفتن از ایران نه پولی دارند و نه پاسپورتی. جوان دیگری تلاش میکند تا برایشان پاسپورت جعلی جور کند و قبل از رفتنشان ترتیب کنسرتی مخفی را در تهران بدهد و ...
حمید و هما زوج ناباروری هستند که تصمیم گرفته اند از راه اجارهی رحم بچهدار شوند. این دو در راه پیگیری و انتخاب شخص مورد اطمینان برای این منظور به زن جوانی به نام رضوان بر می خورند که با وجود شرایط مساعد دارای مشکلاتی است. اتفاقی که برای این زوج پس از آشنایی با رضوان می افتد سبب می شود آنها به شناخت تازه ای از خود و پیرامون شان برسند . . .
قصه ی علاقهمندی یک جوان به خواهر دوستش است که منجر به قتل یکی از آنها میشود. سام که حیرت زده از کشته شدن دوست خود هست نمیتواند بگوید که عبد خودش را کشته است و او بی تقصیر بوده از طرفی کسی او را باور نمیکند حتی پدر و مادر و وکیل او…