بن، یک دانشجوی چینی در ژاپن، عاشق منگ میشود و موافقت میکند که به او کمک کند نواری حاوی اطلاعاتی که میتواند جنگ بین خانوادههای یاکوزا را آغاز کند، ارائه دهد...
بو (کتی یوئن) پس از از دست دادن 90 درصد بینایی خود در یک تصادف رانندگی، به عنوان یک زن نابینا با زندگی جدیدی سازگار می شود. در حالی که شوهرش برای یک سفر کاری از او دور است، غریبه ای وارد خانه او می شود و او را گروگان می گیرد. زمانی که مهاجم او را تحت یک سری شکنجه های روحی و روانی قرار می دهد، بو باید برای زنده ماندن به عقل خود تکیه کند...
پس از اخراج وای توسط رئیسش، آقای وانگ، وای و دو دوستش، یی-چارن و چی-کینگ، تصمیم می گیرند که پسر ونگ، کائو را بربایند. اوضاع زمانی بدتر می شود که به طور تصادفی منجر به مرگ کائو شود...
یک پلیس تازه کار که فارغ التحصیل شده است، با اشتیاق یک ماموریت مخفی خطرناک را می پذیرد. یک حمله نافرجام پلیس منجر به خیانت می شود و جوان تازه کار خود را یکی از جنایتکاران تحت تعقیب در هنگ کنگ می بیند...
چاو در سفری به تایلند با دختری آشنا میشود که او را برای دیدن مکانها به اطراف میبرد. چیزی که او واقعاً به آن علاقه دارد بوکس تایلندی است، بنابراین او را به مسابقه ای می برد که دوستش در آن مسابقه می دهد...
یک پلیس سابق هنگ کنگ متخصص در جادو و شعبده بازی است و به شهر باز میگردد تا جسد یک دختر روستایی را که مظنون به درگیری در قاچاق مواد مخدر بوده و به نظر میرسد در حال فرار از پلیس کشته شده است، تحویل بگیرد. او با کمک دو پلیس محلی، با یک جادوگر شرور روبرو میشود...
شریل یک کارگردان اهل هنگ کنگ است که از داستان عشق اول خود به عنوان مبنای پروژه بعدی خود استفاده می کند. همانطور که او داستان خود را برای یک فیلمنامه نویس تعریف می کند، خاطرات دوران معصومانه تری را زنده می کند...