سه دختر نوجوان در سفر به یک جزیره رویایی، کشتیشکسته میشوند و در بخشهای مختلفی از جزیره پراکنده میشوند. هرکدام از آنها در این جزیره ناشناخته، ماجرای عاشقانهی خاص خود را آغاز میکنند.
رونی و یورگن در شهر سولوار در نروژ (در منطقه لوفوتن) زندگی میکنند. آنها ایده درخشانی به ذهنشان میرسد و یک ایستگاه رادیویی غیرمجاز به نام "رادیو فسکسلوگ" راه اندازی میکنند.
پترسون و بندل بی پول هستند، اما بندل به آنها پیشنهاد می کند که یک تجارت راه بیندازند و ثروتمند شوند. با یک دسته گل بنفشه شروع می شود، اما به زودی آنها از طریق برخی معاملات مبهم به سمت اوج می روند....
پس از بحران اقتصادی سال ۱۹۸۰ جک، که یک مهندس اتوموبیل است از کار بیکار میشود. وقتی همسرش، کارولاین، کار پیدا میکند و به نانآور خانواده تبدیل میشود، جک مجبور میشود مسئولیتهای او در خانه را بهعهده بگیرد و به آقای مادر تبدیل شود...
استیو پس از کشف اینکه گروهی از سارقان اتومبیل ممکن است با مرگ نابهنگام پدرش ارتباط داشته باشند، جنایتکاران را تعقیب می کند و سعی می کند آنها را دستگیر کند و ...
الیزابت به نامزد سابقش بن در نیویورک و خواهر کوچکش لئو در رم تلگراف میزند که به او در پاریس ملحق شوند تا املاک پدر مرحومش را بفروشد اما بعد از رسیدن آنها ماجرایی مرموز رخ میدهد و ...
داستان با شوهر لوچا کرول در زیر تراموا آغاز می شود. او چهارمین پسرش را در کف آپارتمان جدیدشان به دنیا می آورد. همسایه ویکتور، یک روشنفکر کمونیست، با خانواده فقیر دوست می شود اما به زودی دستگیر و روانه زندان می شود. در طول جنگ، لوچا به سختی از دستگیری نازی ها در بازار سیاه فرار می کند...
فیلمی آنتولوژی که در آن صحنههای مختلف به صورت کنار هم مونتاژ شدهاند. هانهلوره هوگر در نقش متهم، نقش اصلی را ایفا میکند. ارجاعات متعددی به فیلمهای قبلی کلوجه به طور پنهانی در فیلم گنجانده شده است.
داستان عشق و وسواس. یک شخصیت جوان رادیویی که پس از مرگ مادرش متوجه می شود که ۱۵ سال است که رابطه عاشقانه داشته است. حالا او با درگیر شدن با مردی متاهل، عاشقانه های مادرش را بازسازی می کند.