زمانی که یک ویدئوی پربیننده، شایعاتی درباره وجود یک خونآشام آفریقایی را دامن زد، یک یوتیوبر که به افشای حقایق مشهور است، به همراه سه چهره محبوب شبکههای اجتماعی، سفری پرخطر را برای یافتن حقیقت آغاز میکند.
واریا و آرسنی، دو کودک یتیم، از روستای زادگاهشان به خانهی پدر و مادر خواندهشان کوچ میکنند. اما رؤیای آنها برای داشتن زندگیای خوشایند، با ظهور نیرویی مرموز و باستانی، به کابوسی تلخ تبدیل میشود.
الن کارا، زنی که بار گناهان گذشته بر دوش میکشد، در خانهای تسخیرشده زندانی شده است. در این مکان نفرینشده، تمامی خاطرات تاریک و دردناک زندگیاش به صورت کابوسی هولناک به سراغش میآید و او را در چنبره عذاب وجدان فرو میبرد.
این داستان از جایی آغاز میشود که کمال با ازدواج معشوقش با برادرش مخالفت میکند و این تصمیم، سرآغاز اتفاقات بدی برای روستا میشود. ۲۵ سال بعد، طلسمی که بر اثر این اتفاقات بر روستا حاکم شده بود، دوباره فعال میشود و نیروهای شیطانی بیدار میشوند و به دنبال نجاتدهندهای هستند.
یوتیوبرهای جاهطلبی که در پی افزایش شهرت خود هستند، با سرقت از یک تیم تبلیغاتی، ناخواسته یک خادم شیطان را از گذشته بیدار میکنند و خود را در دل یک کابوس ماورایی مییابند.
روما و چیراگ، همراه هم راهی خانه روستایی مادر روما شدند. چیراگ، با آن گذشته پنهان و رازآلودش، خیلی زود متوجه شد که در این خانه چیزی درست نیست. رفتارهای عجیب و غریب ساکنان خانه، او را کنجکاوتر کرد. در نهایت، چیراگ موفق شد راز این خانه را کشف کند، اما این کشف برای او بهای سنگینی داشت.
آلیس پس از طلاق، مسئولیت بزرگ کردن پسرش را بر عهده میگیرد. مرگ ناگهانی پسرش به دلیل بیوفایی پدر، باعث میشود دنیای عرفانی او به سمت انتقامجویی برود. حالا آلیس باید از پسرش در برابر این نیروهای تاریک محافظت کند.
اسکار مندوزا برای یافتن طبیعتگرد گمشدهای به نام گَری هینج، سفر خطرناکی را آغاز میکند. او از فرصت ایجاد شده توسط آتشسوزی بزرگ در ایالت استفاده کرده و به سمت شمال شرقی نوادا میرود تا رازی را که با هینج در ارتباط است، کشف کند.
گروهی از همکاران در یک جزیره مرموز گرفتار میشوند و با موجودات خونآشام و دایناسورها روبرو میشوند. آنها باید برای بقا تلاش کنند و از این جزیره خطرناک فرار کنند.
شارلوت، دختر ۱۲ سالهای که در خفا عنکبوتی با استعداد پرورش میداد، ناگهان با چالش بزرگی روبرو میشود. این موجود دوستداشتنی به سرعت به هیولایی غولپیکر و گوشتخوار تبدیل میشود و شارلوت باید با واقعیت تلخی در مورد حیوان خانگی خود روبرو شود و برای نجات خانوادهاش بجنگد.