"شیرشاه ۳" یا "شیرشاه یک و نیم" محصول استودیو دیزنیتون و والت دیزنی استرالیا میباشد, این پویانمایی از سری پرطرفدار شیرشاه و در ادامه دو شماره موفق پیشین خود به نامهای «شیرشاه» و «شیرشاه ۲: پادشاهی سیمبا» ساخته شده است, در این شماره یک میرکت به نام "تایمون" و یک گراز به نام"پومبا" داستان شیرشاه را از دید خودشان برای مخاطبان تعریف میکنند. اما تایمون اصرار دارد که فیلم را به جلو بزند تا به قسمتی برسد که وارد داستان میشود، چرا که در اوایل فیلم، آنها حضور نداشتند و از طریق گوینده فیلم، قبل از آغاز سفر سیمبا وارد داستان میشوند. همچنین در این شماره با مادر تیمون و عمو مکس هم آشنا خواهیم شد…
پچ سگ کوچولوی خانگی، همیشه آرزو داشت شبیه قهرمان رویایی برنامه تلویزیونی صاعقه باشد. وقتی به طور تصادفی او از خانواده اش جدا می شود شانس این را می یابد تا در حوادث واقعی در کنار قهرمان افسانه ایش صاعقه باشد…
"جیم اورز" به همراه همسرش "سارا" و و دو فرزندنش به یک عمارت دعوت می شوند.وقتی آنها متوجه می شوند عمارت تسخیر شده است،"جیم" درس مهم را در مورد خانواده می آموزد...
سام دختر ۱۶ ساله ای است که پدرش مرده و او بهمراه مادرخوانده و دو دخترش زندگی می کند. مادرخوانده سام زن بدجنس و بی رحمی است و او را مجبور کرده که در اتاق زیر شیروانی زندگی کند. او که دختر تنهایی است، به سراغ اینترنت رفته و شروع به چت کردن می کند. سام قرار ملاقاتی با بهترین دوست اینترنتی اش که تاکنون او را ندیده می گذارد و آنها تصمیم می گیرند در مجلس رقص هالووین همدیگر را ملاقات کنند...
پدر دختری 13 ساله بنام ماریا می میرد، و دخترش یتیم و بی سرپرست می ماند. او مجبور می شود که پیش آقای بنجامین که یکی از فامیل های خانوادگی شان است برود. مدتی بعد ماریا خودش را در دنیایی متفاوت می یابد...
نیم دختر نوجوانی است که بهمراه پدرش جک در یک جزیره زیبا و ناشناخته زندگی می کند . پدرش دانشمند است و بر روی میکرو ارگانیسم های دریایی مطالعه می کند . نیم در طول روز تمام وقتش را صرف ماجراجویی در جزیره و بازی با حیوانات آنجا می کند از جمله یک سوسمار ، یک پلیکان و یک خوک آبی
خداوند (فريمن) بر «اوان باکستر» (کارل)، نماينده ي کنگره ي امريکا ظاهر مي شود و به او فرمان مي دهد که براي آمادگي در مقابل سيلي عظيم که در پيش است يک کشتي بزرگ بسازد...
ویلبور، خوکی است که ترس از این دارد در آخر کار ممکن است جای او روی میز غذاخوری انسان ها باشد . او سعی میکند با کمک دوست عنکبوتش شارلوت از این اتفاق جلوگیری کند...
هلن گریس به همراه پسران دوقلویش جارد و سیمون و دختر بزرگش مالوری به خانه ای قدیمی در املاک اسپایدرویک ، متعلق به عمه لوسیندا نقل مکان می کنند. در شب اول اقامت شان در خانه ی جدید ، مالوری پشت دیواری کاذب یک آسانسور کوچک و یک کلید عجیب پیدا می کند. جارد با استفاده از آسانسور و کلید به اتاقی مخفی راه پیدا می کند که متعلق به صاحب قدیمی خانه ، آرتور اسپایدرویک است و…
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 2 جایزه و نامزد دریافت 17 جایزه دیگر.
داستان توسط واقعیت تکان دهنده ساخته شده که موج سواری توسط پنگوئنها اختراع شده است! !یک گروه مستند ساز به پشت صحنه خطرناک ترین و نفس گیرترین مسابقات موج سواری که تا کنون بشر دیده یعنی مسابقات جهانی قهرمانی پنگوئنها میروند تا از ان گزارش تهیه کنند…
دو دختر نوجوان یک پری دریایی را پیدا می کنند، و او به آن دو قول می دهد یک آرزویشان را برآورده کند، تنها بشرطی که به او کمک کنند تا به الهه اقیانوس ثابت کند که «عشق» واقعی وجود دارد.
دو پسر پس از یتیم شدن به شهر ونیز فرار می کنند و در کوچه ها و کانالهای شهر مخفی می شوند سپس با گروهی از بچه های خیابانی و رهبر آنها آشنا می شوند و…....
روزی روزگاری دو نوزاد پسر در سرزمینی دور توسط زن پرستاری نگهداری میشدند. آزور، با چشمانی آبی و موهایی طلایی از مادری اشراف زاده و آسمار، با چشمانی مشکی و پوستی تیره از همان زن پرستار. آزور و آزمار در کودکی همانند دو برادر به هم عشق میورزیدند اما با گذشت سالها این رابطه صورت دیگری به خود گرفت و ...
داستان فیلم درباره ی اراگون ، یک پسر روستایی است که یک تخم اژدها پیدا می کند. چند وقت بعد که اژدها به دنیا می آید و بزرگ می شود ، اراگون سوار آن اژدها شده و به نوعی صاحب آن میشود ، تا با حاکم ظالم سرزمینش مبارزه کند و…
«باب مانرو» (ويليامز) پس از آن که قول تعطيلاتي در هاوايي را به خانواده ي خود مي دهد، بي آن که آنان را در جريان بگذارد، تغيير عقيده مي دهد: به جاي يک هفته در بهشتي گرمسيري، سوار بر يک اتومبيل / کاروان، در سفر جاده اي به کلرادو مي روند...