"فونگ" به یک معبد شائولین پناه می برد. گرچه او آموزشهای بسیاری در زمینهی هنرهای رزمی دیده، اما در برابر استاد "سان ته"، خالق 36 اتاق شائولین، بسیار ضعیف است. "سان ته" مصمم است که شاگردان جوانش را به قدری قدرتمند کند که روی ذهن و بدن خود کنترل کامل داشته باشند، اما این وضعیت برای "فونگ" یک کابوس است...
سالها پیش یک جعبه نفرین شده که باعث مرگ بسیاری شده بود، پس از کشمکش و کشتار بسیار به دست فردی ناشناس افتاد. اینک زنی به نام مونیکا و از سویی دیگر شینگ به یاری دکتر وای (جت لی) ماموریت میابند تا این جعبه را پیدا کنند اما نیرویی شیطانی آنها را تعقیب میکند...
دختری اشتباها به جای تماس گرفتن با دوست پـسر خود با یک غریبه تماس می گیرد و با او صحبت می کند. بعد از مدتی که رابطه او با دوست پسرش به هم میخورد ، با همان شماره تماس میگیرد و …
دانش آموزان 2 روستای رقیب فرانسوی در حال نبرد با یکدیگر هستند. جایزه آنها دکمه هایی است که باید از تیم رقیب بدزدند. اما باید این نکته را هم در نظر داشت که این مبارزه یک رابطه دوستی ابدی را میان این بچه ها برقرار خواهد کرد...
پیتر یک مرد خانواده است که در یک سوپر مارکت زنجیره ای در حال ورشکستگی، کار می کند. با آمدن رئیس جدید ؛ سوزان به او یک ارتقاء پستی بهتر می دهد و زندگیش دچار تغییرات فراوان می شود. اما این فرصت ها و پول خوبی که بدست آمده، بی دردسر خواهد بود؟
"ادوین" راننده تاکسی است که با "آنی" مدلی که دچار مشکل روانی است زندگی می کند.آنها قصد دارند یکشنبه را در ساحل به همراه "ولفگانگ" سپری کنند.پس از جر و بحث "آنی" در خانه می ماند و...
یک کهنه سرباز جنگ ویتنام به خانه اش در کالیفرنیا بازمیگردد و متوجه میشود زن و بچه اش به قتل رسیده اند. او خود را برای یک ماموریت وحشیانه جهت گرفتن انتقام از مسئول مرگ اعضای خانواده اش آماده میکند و…
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
"مودستی بلیز"، ماموری مخفی که طرز لباس پوشیدن و مدل مویش در یک چشم به هم زدن تغییر می کند، توسط دولت بریتانیا استخدام می شود تا در یک سرقت الماس دخالت کند...
پس از آشنا شدن با مردی در اینترنت "جولیا" تصمیم می گیرد با او ملاقات کند.اما او توسط آن مرد ربوده شده و نامه ای با علامت "ایکس" به جا می گذارد.پس از این اتفاق بازی موش و گربه ای برای پیدا کرد آنها اتفاق می افتد اما..
در ادامه ی قسمت اول این انیمیشن، پس از موفقیت های بزرگی که ربات آهنی به نام “ریتر روست” و دوستانش بدست می آورند او این بار باید به ماجراجویی بزرگ دیگری بپردازد و برای نجات زمین از شر زباله های مکانیکی دست به اقدامات بزرگی میزند…
پدر "آلفرد" می خواهد از او مردی بزرگ بسازد به همین دلیل او را به سفرهای شکار و ماهیگری می فرستد.او هیچ شکاری بدست نمی آورد اما عاشق یک دختر کوهستانی می شود.وقتی پدر و برادران دختر به او می خندند،متوجه می شوند که او "آلفرد" قهرمان مسابقات مشتزنی است و...
وقتی "راس" متوجه می شود مبتلا به سرطان است و تنها شش ماه برای وقت برای زندگی دارد، برادر بزرگترش "ست" پیشنهاد می دهد پنجاه هزار دلار هزینه مراسم ازدواجش را صرف آخرین سفر زندگی اش بکند و...
"کن" در مراسم عروسی اش حضور نمی یابد. همسر دل شکسته اش از لاس وگاس به هنگ کنگ می آید تا از آخرین نفری که "کن" را دیده جویای او شود. سپس به توکیو می رود تا دوست پسر تاجرش را ببیند، اما متوجه می شود که افراد زیادی به دنبال "کن" می باشند و...
وقتی "گابریل" و "امیلی" بر حسب اتفاق با یکدیگر آشنا می شوند،آنها روز را با هم سپری کرده و خوش می گذرانند.در پایان شب "امیلی" داستانی برای "گابریل" تعریف کرده و ...
"ویکتور" بازیگری که بیکار است تلاش می کند از ازدواج دوست دختر سابقش "سیلویا" با مردی دیگر جلوگیری کند.وقتی "سیلویا" او را رد می کند،"ویکتور" فرصتی بدست می آورد که به گذشته بازگشته و اشتباهاتش را اصلاح کند...