ترس، روستایی را فرا میگیرد، زیرا قتلها به طرز مرموزی انباشته میشوند. شایلو، یک زن جوان در دل این داستان است و این داستان معمایی با سفری سینمایی پر از تعلیق آشکار میشود...
مردی که از بیخوابی رنج میبرد فریب خورده و دارویی به نام لوسیا میخرد که خواستههایش را در رویاهایش برآورده میکند و مرز بین خیال و واقعیت را محو میکند...
زندگی بی دغدغه دیپاک زمانی تغییر میکند که عاشق آنجلی میشود. او و دوستش سولمان به خاطر وسواس دیپاک درگیر یک پولدار بیرحم میشوند. دیپاک که توسط پلیس دستگیر میشود، باید در میان آشوب، همه را شکست دهد تا آنجلی را نجات دهد.
این فیلم مبارزات قهرمان داستان را در جامعه ای روایت می کند که بر این باور است که امیال جسمانی تنها با یک عروسی قابل پیگیری است. او در زندگی معمولی خود با افرادی از الگوی زندگی روزمره خود گیر کرده است که در مورد تصورات خود صحبت می کنند که برخلاف دیگران است