این فیلم داستان 8 زوج متفاوت در آستانه کریسمس در لندن و قصه مرتبط عشقشان را روایت می کند…
در این قسمت از داستان، ماجراهای «بیلبو باگینز»، «تورین اوآکنشیلد» و گروه دوارف بازگو می شود. آنها همگی با هم متحد می شوند تا سرزمین خود را از اسماگ اژدها پس بگیرند. ارتشی که آنها تشکیل می دهند، ارتشی قدرتمند است اما در مقابل اسماگ هم از نیروهای اهریمنی خود استفاده می کند تا زنان، کودکان و مردان بی دفاع را با جادوی خود سپر بلا کند...
سر بچه ای به نام «کوین» (کالکین)، به دلیل شیطنت هایش، شب پیش از سفر خانواده اش برای تعطیلات کریسمس، تنبیه می شود تا در اتاق زیر شیروانی بخوابد، و او هم پیش از خواب آرزو می کند که تمام اعضای خانواده اش ناپدید شوند. صبح روز بعد، همه «کوین» را فراموش می کنند و به سفر می روند و وقتی متوجه نبود او می شوند که دیگر دیر شده است...
#68
کلنل هانس لاندا یک فرد نازی و به شدت یهود ستیز است. او به دلیل دشمنیاش با یهودیان لقب شکارچی یهودی دارد. آلدو یهودی و سردستهی گروه حرامزداهها است. این گروه بسیار خشن است و روی پیشانی قربانیانش سواستیکا حک میکند. هدفشان کشتن نازیها و در نهایت کشتن هیتلر است ...
گروهی از سربازان آمریکایی که متخصص خنثی کردن بمب هستند بر اثر یک انفجار رئیس خود را از دست می دهند و(جیمز) به عنوان رئیس جدیدی برای آنان می آید که رفتارش با قبلی فرق میکند.ابتدا تنش بین او و گروه زیاد است تا جایی که حتی فکر کشتن او به سر یکی از افراد گروه میرسد اما...
داستان فیلم در شهری در آینده به نام سان فرانسوکیو، ترکیبی فرهنگی، جغرافیایی و معماری از دنیای شرق و غرب، اتفاق میافتد. قهرمان داستان نوجوانی به نام هیرو هامادا، اعجوبه دانش رباتیک است که به همراه برادر بزرگترش، تاداشی، روزی به کالج میرود و آنجا عاشق چیزی، که در آزمایشگاه میبیند، میشود. برای این که ثابت کند که لیاقت ورود به دانشگاه را دارد باید چیزی اختراع کند که…
#18
زمانی که یک کرمچاله (که از نظر تئوری میتوان از طریق آنها در زمان سفر کرد) کشف میشود، دانشمندان در صدد این بر میآیند که با سفر از طریق آن از محدودیتهای سفر انسان در فضا رهایی یابند. در میان مسافران، کوپر (مککانهی) مهندسی است که باید میان دو فرزندش و سفر برای نجات بشریت یکی را برگزیند…
یک آدم کش حرفه ای به نام جان ویک که پس از مرگ همسرش از شغل آدم کشی بیرون آمده است، پس از حمله به منزلش و سرقت ماشین و کشتن سگ خانگی او دوباره دست به اسلحه می برد تا برای انتقامی خونین بپاخیزد، جان ویک در این مسیر با یکی از سردسته های خلافکاران و دوست قدیمی اش به نام مارکوس باید مقابله کند و …
کتنیس دو بار از «بازیهای مرگبار» جان سالم به در برده اما همچنان در امان نیست. «کنگره» عصبانی و به دنبال انتقام است، آنها فکر میکنند کتنیس باید تاوان ناآرامیها را بپردازد و از آن بدتر، رئیس اسنو به صراحت گفته که هیچکس در امان نیست، نه خانواده کاتنیس، نه دوستانش و نه مردم «منطقه 12» …
پس از اینکه حافظه توماس پاک می شود، وی خود را به عنوان یکی از اعضای گروهی می بیند که در مارپیچی گرفتار شده اند و باید به کمک دیگر اعضا راه فرار خود از وضعیت کنونی را هموار کنند اما...