فیلم درباره بحران اقتصادی است که مابین سال های 2007 تا 2010 اتفاق افتاد و به بررسی عوامل آن میپردازد. عنوان فیلم از روی اصطلاحی در بورس گرفته شده که به معنی شرط بندی روی سهام شرکتی است که در حال ورشکستگی می باشد.
یک مرد فلج شده عمر خودرا با تجربه از چیزی عادی شروع میکند و...
این فیلم در سال 1920 و در کنگهام اتفاق میافتد . در مورد یک زن و شوهر به اسم های گردا وگنر (آلیسیا ویکاندر) و اینار وگنر (Eddie Redmayne) است که گردا از همسرش خواهش میکند که برای کشیدن یک نقاشی در لباس یه زن خود را آرایش کند تا او بتواند نقاشی خود را کامل کند ، اما شیطنت او که به همینجا ختم نمیشود او را در لباس زنانه میکند و به مجلس های رقص خود میبرد تا اینکه این شوهر نیمه ی پنهان خود را نشان میدهد و آن تبدیل شدن به جنس دیگر است ، حالا او اولین کسی است که در آن دوران به سمت تغییر جنست میرود و اتفاقاتی که در این بین رخ میدهد …
بعد از جنگ های داخلی امریکا برای تحویل یک فرد اعدامی جایزه ای گذاشته اند. حال فردی تصمیم به تحویل دادن مرد تحت تعقیب به کلانتر شهری دیگر می گیرد که در بین راه از سمت تعدادی راهزن و مزدور مورد حمله قرار میگیرد و از دست آنها به یک فروشگاه لباس در روستایی نزدیک پناه می برد و حالا باید هم از جان خود و هم از جان محکومی که در اختیارش است محافظت کند...
اسنوپی اقدام به اجرای بزرگترين مأموريت زندگیاش میکند و به همراه تيمش راهی آسمانها میشود تا ردی از رقيب ديرينهشان بيابند، اين در حالی است که بهترين دوستش چارلی براون جستجوی حماسی خود برای برگشتن به خانه را شروع کرده است...
داستان فیلم درباره شکارچی پوستی به نام "هیو گلس" (لئوناردو دیکاپریو) است که در حین شکار مورد حمله ی یک خرس قهوه ای قرار گرفته و دو مرد که در این شکار همراه او بودند، وسایلش را دزدیده و او را نیمه جان رها می کنند؛ او جان سالم به در میبرد و 350 مایل را در طبیعت وحشی می پیماید تا از کسانی که به او خیانت کرده اند، انتقام بگیرد...
این فیلم داستان واقعی دو برادر دوقلوی همسان، رجینالد و رونالد کری را روایت میکند که در دهه های 50 و 60 میلادی خلافکاران لندن را رهبری میکردند…
داستان فیلم در باره ۴ جوان خلافکار برلینی است که درون یک کلوپ رقص متوجه یک دختر جوان اسپانیایی به اسم ویکتوریا می شوند و در حین بازیگوشیهای مستانه از او می خواهند به شبگردی شان در برلین بپیوندد...
رائول ( جانی دپ ) به همراه گونزو ( بنیکو دل توره ) برای تهیه گزارش به لاس وگاس آمده اند اما همیشه در حال استفاده از انواع مواد مخدر هستند و فرق بین واقعیت و توهم را نمی توانند تشخیص بدهند. آنها همیشه توهم می بینند تا اینکه گونزو در آسانسور با دختری ( کامرون دیاز ) که خود را خبرنگار معرفی میکند آشنا شده و عاشق او میشود اما مواد مخدر ذهن او را بهم ریخته.
در طول جنگ سرد اعجوبه شطرنج بابی فیشر آمریکایی خود را در چالشی بین دو ابر قدرت جماهیر شوروی میبیند و باید با آن ها به مبارزه بپردازد و…