سال 2032 باتو یک روبات پلیس ضد تروریستی در بخش امنیتی 9 است که پرونده یک روبات زن که سازنده خودش را به قتل رسانده را پیگیری و دنبال می کند...
«جس» (هاچرسن) خودش را براي مسابقه ي دو مدرسه آماده مي کند. اما تنها کسي که مي تواند از او جلو بزند دختري تازه واردي به نام «لزلي» (راب) است. آن دو پس از مدتي با هم دوست مي شوند و مکاني اسرار آميز را در جنگل به نام «ترابيتيا» در نظر مي گيرند و خود را شاه و ملکه ي آن جا مي نامند...
فیلم داستان عاشقانه تبهکاری به نام "ژائو دو سانتون" با دانشجوی معماری "ماریا لوسیا" در برازیلیای دهه 80 را دنبال می کند. در این میان نیروهای پلیس و قاچاقچیان مواد مخدر با هم درگیر می شوند...
فیلم روز ولنتاین، داستان ده فرد مختلف در لس آنجلس در روز ولنتاین که سرنوشتشان به نوعی خاص رقم می خورد. افرادی که هر کدام برای این روز برنامه ریزی خاصی دارند اما اتفاقات متفاوتی برایشان اتفاق می افتد…
زوج جوانی در جریان حادثه ای هر کدام با این تصور که همسرش درگذشته، سال ها دور از هم زندگی می کنند. مرد خواننده ی معروفی می شود و زن در حادثه ای بینایی اش را از دست می دهد. سال ها بعد مرد اتفاقاً با دخترکی روبرو می شود و بی آنکه بداند دختر چه رابطه ای با او دارد سبب معالجه مادر دختر و همسر خود می شود. مرد قصد ازدواج با زن متمولی را دارد اما در شب عروسی، همسر و فرزند حضور می یابند تا از او تشکر کنند و………
یک دانش آموز پسر افسرده به نام «برنت» دعوت دختری بنام «لولا» را برای مراسم رقص پایان دوره رد می کند. این دختر به همراه پدرش نقشه ای وحشیانه برای انتقام گرفتن از برنت ترتیب می دهد...
داستان از این قرار است که بتمن با دختر نوجوانی به نام سوپرگرل که دارای قدرتهای ماورای طبیعی است آشنا میشود. این دختر به نحوی با سوپرمن در ارتباط است و...
یک نوازنده ساكسيفوني بنام «فرد مادیسون» در آیفون خانه اش میشنود که "دیک لورنت مرده است". این پیام در ابتدا برای او بی مفهوم است. روزی همسرش بستهای حاوی یک کاست ویدئو در جلو خانه پیدا میکند، وقتی با هم به تماشای آن مینشینند نمای بیرونی خانه خود را مبینند. آن دو حدس میزنند که فیلم را یک بنگاه معاملات ملکی فرستاده است. بعدتر فیلمی دیگر پیدا میکنند که اینبار علاوه بر نمای بیرون، وارد خانه شده و آنها را خوابیده در اتاق خواب نشان میدهد. نگران از این موضوع، به پلیس آگاهی میدهند. ماموران پلیس ناتوان از حل معما از آنها می خواهند ضریب امنیتی خانه را بالاتر ببرند...
داستان فیلم درباره مرد جوانی است که در مراسم عروسی برادر کوچکترش با ارواح دوست دخترهای قبلی اش ملاقات می کند...
«سانی کوفکس» (سندلر)، مجردی سی ساله و بی فکر و خیال است که هرگز زیر بار مسئولیت های بزرگ سالی نرفته است. اما وقتی متوجه می شود اگر زودتر وارد گود نشود تا آخر عمرش تنها خواهد ماند، برای آن که به محبوبه اش نشان دهد می تواند با مسئولیت های بزرگ سالی دست و پنجه نرم کند، پسر بچه ی پنج ساله ای به نام «جولیان» را به فرزندخواندگی قبول می کند…