دو آدم کش به نام هاي «وينسنت» (تراولتا) و «جولز» (جکسن) از طرف «مارسلوس والاس» (رامس) مأموريت مي يابند تا چمداني را که دزيده شده، از سارقان پس بگيرند و در جريان اين عمليات به طرز معجزه آسايي نجات پيدا مي کنند. «وينسنت» مأمور مي شود تا «ميا» (تورمن)، همسر «والاس» را به گردش ببرد، اما «ميا» بر اثر استفاده ي بيش از حد مواد مخدر، به حال اغما مي افتد و «وينسنت» با تلاش فراوان او را نجات مي دهد...
«اندي» (رابينز)، بانکدار محترم و پولدار ايالت نيوانگلند، به اتهام قتل همسرش و فاسق او به حبس ابد در زندان ايالتي شوشنک محکوم مي شود و اندکي بعد با «رد» (فريمن)، زنداني سياه پوست، دوست مي شود. پس از هجده سال، «اندي» ردي از قاتل اصلي پيدا مي کند و تصمیم می گیرد برای آزادی تلاش کند...
داستان در مورد نویسنده هالیوودی موفقی به نام “گیل پندر” (با بازی اوون ویلسون) است که همراه با نامزدش و خانواده او به فرانسه سفر می کند. قرارگیری گیل پیرامون افرادی که نامزدش با آن ها رابطه ای دوستانه دارد، برای او راضی کننده نیست و تصمیم می گیرد زمان خود را صرف پیاده روی های انفرادی در خیابان ها و کوچه های پاریس کند. اولین نقطه عطف فیلم زمانی است که با نواخته شدن ناقوس کلیسا، گیل سفری در زمان انجام می دهد تا به طرزی باور نکردنی گام به دوران “اسکات فیتز جرالد” و “ارنست همینگوی” بگذارد و به این طریق فیلم از حالت اولیه خود خارج می شود. محیط جدید، تغییراتی در شخصیت خوددار و تا حدی سرخورده گیل و رابطه او با نامزدش ایجاد می کند. گیل عصر طلایی تاریخی خود را یافته و زندگی زناشویی و معمول او دستخوش تغییراتی می شود...
پسرکی دوازده ساله به نام تد برای رسیدن به دوست رویاهای خود باید سر از کار ماجرای موجودی عجیب به نام لوراکس دربیاورد. لوراکس که محیط طبیعی زندگی خود را در خطر می بیند با کمک تد می خواهد نقشه شوم سودجویان را برای قطع درختان جنگل به هم بزند. شهردار و خلافکاران هم که این دو را مانع دستیابی خود به ثروت سرشار می بینند به مقابله با آنان برمی خیزند…
صدها سال است که انسان ها کره ي زمين را به دليل آلودگي ترک کرده اند و روباتي به نام «والي» هم چنان به کار زباله جمع کردن مشغول است. تا اين که از طرف انسان ها روباتي به نام «ايو» به کره ي زمين فرستاده مي شود تا امکان بازگشت تمدن بشري به زمين را بررسي کند. خيلي زود «ايو» به نتيجه ي مورد نظر دست پيدا مي کند و پس از چندي به سفينه ي فضايي حامل انسان ها برگردانده مي شود. اما «والي» نيز که به «ايو» دل باخته به دنبال او به راه مي افتد...
در اوایل دهه 1980 شخص Georg Dreyman (نمایشنامه نویس موفق) و همکار دیرینه ش Christa-Maria Sieland (بازیگر معروف) ، ستارگان بزرگ و روشنفکر آلمان شرقی بودند.و مخفیانه محلی برای خود در حذب داشتند.یک روز وزیر فرهنگ به Christa علاقه مند شد .پس مامور مخفی Wiesler ماموریت می یابد تا زوج را تحت نظر و مورد بازرسی قرار دهد. اما زندگی آن ها او را خیلی بیشتر مجذوب کرده بود…
پروت (کوین اسپیسی) توسط ماموران پلیس در ایستگاه ترن پیدا میشود و او را تحویل آسایشگاه رولنی میدهند. دکتر مارک (جف بریجز) برای معالجه او را تحت نظر میگیرد. پروت ادعا میکند که از سیاره کی پکس به زمین آمده و یک موجود فضایی در قالب یک جسم زمینی است. رفتار او کلیه بیماران را تحت تأثیر قرار میدهد و امید زندگی را در آنان بیدار میکند …
داستان درباره پیرمردی تا اندازهای غیرعادی به نام ویرژیل اولدمن (جفری راش) مدیر عامل یک مرکز حراج است. ویرژیل به زن جوانی به نام کلیر ایبستون (سیلویا هوکس) برمیخورد که والدینش مردهاند و مجموعه بزرگ و قابل ملاحظهای از آثار هنری و عتیقهجات را برای وی به جای گذاشتهاند. رابرت (جیم استرجس) نیز هنرمند جوان و زیرکی است که به ویرژیل در شناسایی موارد عجیب در ارثیه کلیر کمک میکند. در ادامه داستان یک کلاهبرداری گسترده موقعیت و شهرت ویرژیل را به خطر میاندازد، جایی که دوست وی بیلی ویستلر (دونالد ساترلند) به او در گردآوری یک مجموعه خصوصی سرّی از نقاشیهای معروف کمک میکند.
یک مرد آمریکایی که نامش در طول فیلم گفته نمیشود وارد میخانه ای در مکزیک میشود.او داستانی از یک مرد قد بلند مکزیکی به نام ال ماریاچی که در جعبه گیتارش اسلحه پنهان کرده بود و میخانه ای که در آن بوده تعریف میکند.در داستان او همه افراد در میخانه به جز خود او توسط آن مرد مکزیکی کشته میشوند و …
آلیس در سرزمین عجایب روایتی داستانی و بسیار دیدنی می باشد. آلیس از زندگی روزمره خود خسته شده و می خواهد شگفتی هایی در زندگی خود به وجود آورد. ناگهان او خرگوشی سفید را می بیند که به سرعت در حال فرار کردن است. آلیس به دنبال او می رود و خرگوش او را به دنیایی عجیب دعوت می کند. ماجراهایی پی در پی از این به بعد برای آلیس رخ می دهد و …