در جهانی دگرگون، جایی که قلبها از اشیاء پدید میآیند و پنهان کردن احساسات، نشانهای از خودآگاهی است، زنی تنها، قلب خود را از سینه میکند و به معشوقش تقدیم میکند، اما دریغ که او با قلب ربوده شده، ناپدید میشود.
آرورا پس از مشاهده ربوده شدن مادرش توسط بیگانگان در کودکی، به فرقه بشقاب پرنده "سپیده دم کیهانی" می پیوندد. حالا Aurora که از فرقه خارج شده است، مجبور می شود با گذشته خود روبرو شود و حقیقت نهایی در مورد سحر کیهانی را دنبال کند...
"گلوریا"دختری بی بند و بار است که وقتی دوست پسرش از کارهایش خسته شده و او را از آپارتمانش بیرون میکند، مجبور میشود نیویورک را ترک کرده و به زادگاهش بازگردد. زمانی که خبر میرسد یک موجود غول پیکر در حال نابود کردن شهر سئول کره جنوبی است، گلوریا متوجه میشود که به نوعی به این موجود متصل است...
مردی پس از ترک کار در راه رفتن به خانه شاهد یک تصادف مرگبار می شود. او به وضوح دیده بود که قربانی کشته شده است، اما لحظاتی بعد فرد کُشته شده بلند می شود و شروع به راه رفتن میکند. آنجاست که او میان واقعیت و توهم آغاز یک آخرالزمان گیر میکند و...
آملی به توکیو نقل مکان میکند. او در همین حال که بعنوان یک مُدرس فرانسوی فعالیت میکند، خودش را در فرهنگ ژاپنی غرق کرده است. زمانی که او با یک دانشجوی ژاپنی به نام رینری که دوستدار فرهنگ فرانسویست، ملاقات میکند، ناخودآگاه شیفتهی او می شود…
داستان این سریال، بر اساس پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز، امیدها و رویاهای یک خانواده مهاجر کرهای را در چهار نسل به تصویر میکشد که در تلاشی تسلیمناپذیر برای بقا و رشد، وطن خود را ترک میکنند.