یک پدر و پسر، که به عنوان اعضای گروه افراطگرای ضد دولتی «شهروندان مستقل» شناخته میشوند، در یک رویارویی با فرمانده پلیس قرار میگیرند. این درگیری به یک عملیات تعقیب و گریز گسترده برای یافتن آنها منجر میشود.
جان و ساویر تلاش می کنند جهان را از تهاجم بین کهکشانی بیگانگان که ارتشی از بیگانگان را با تبدیل انسان های روی زمین به هیولاهای انسان خوار ایجاد می کنند، نجات دهند...
فیلم «موسس» نشان میدهد که چطور فردی به نام رِی ، که یک فروشنده ی معمولی اهل ایالت ایلینوی بود ، با برادران مکدونالد که در دهه ی ۱۹۵۰ در جنوب ایالت کالیفورنیا یک مغازه ی فروش همبرگر داشتند آشنا شد. رِی از سیستم بسیار سریع درست کردن برگرها توسط این برادران خوشش آمد و متوجه شد که آنها پتانسیل تبدیل شدن به یک نام بزرگ را دارند...
این یک فصل تغییر برای بن واسانی 12 ساله است که متوجه می شود می تواند به هر کسی که ملاقات می کند تبدیل شود. به عنوان یک تغییر شکل، بن باید بفهمد که کیست و می خواهد چه کسی باشد.
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...
در دادگاه فدرال ایالت نیویورک، یعنی “دادگاه مادر”، یک وکیل تازه کار هم برای دفاع و هم دادستانی کار می کند جایی که در آن بیشترین پرونده های دعاوی آمریکا وجود دارد…
بعد از مرگ “Ichabod Crane” در حین یکی از ماموریتهای ژنرال جرج واشنگتن در سال ۱۷۸۰، در سال ۲۰۱۳ از مرگ بر میگردد و بیدار میشود، وی تنها فردی نیست که از مرگ برگشته، مرد اسبسوار بیسر، که توسط “Ichabod Crane” سر وی از تنش جدا شده بود به زمان حال بر میگردد و شروع می:کند به قتلهای شبانه، حال “Ichabod” بایستی با کلانتر “ابی میلز” همکاری کند و...