ساکتیول، رهبر یک گروه خلافکار، کودکی به نام آماران را پس از نجاتش در یک نزاع باندی به فرزندی میگیرد. سالها بعد، ساکتیول هدف سوءقصد قرار میگیرد و به آماران مشکوک میشود. این ظن، زمینهساز درگیریای پیچیده بر سر وفاداری و انتقام بین آن دو میشود.
سنپاتی، که در گذشته مبارزی آزادیخواه بود، اکنون به یاغیای تبدیل شده که علیه فساد میجنگد. او به کشور بازمیگردد تا به جوانی که با انتشار ویدیو در اینترنت، پرده از فساد سیاستمداران برمیدارد، یاری رساند.
گروهی از دوستان برای نجات جان دوستشان که در غارهای خطرناک گونا گرفتار شده است، راهی یک عملیات نجات جسورانه میشوند. غارهای گونا چاه عمیقی است که تاکنون هیچ کس از آن زنده بازنگشته است.
پارتھیبان، صاحب یک کافه در کشمیر، با گروهی از اراذل و اوباش مقابله می کند و توجه یک کارتل مواد مخدر را به خود جلب کرد که ادعا می کرد او زمانی عضو آنها بوده است...
یک بازرس ویژه کشف میکند که پروندهای از قتلهای زنجیرهای آنطور که به نظر میرسد، نیست و دنبال کردن این مسیر تنها به جنگی بین تمام افراد درگیر ختم خواهد شد.
ناندو و ویجی برادرانی هستند که در دوران جوانی توسط نامادری خود مورد آزار و اذیت قرار گرفتند. ناندو، که بیمار روانی است، تصمیم می گیرد نامزد ویجی را بکشد، زیرا او را به عنوان نامادری خود تصور می کند...
خانم نیروپوما که از یک خانواده متوسط در چنای هست برای ادامه تحصیلات عالیه به آمریکا میرود و آنجا با یک استاد رقص آشنا میشود و با هم ازدواج میکنند و زندگی خوب و آرومی رو شروع میکنند.اما بعد از ۳ سال زندگی مشترک نیروپوما تصمیم میگیره از شوهرش جدا بشه و دنبال یک مدرک میگرده برای جدایی.برای همین یک کاراگاه استخدام میکنه که مدرکی از شوهرش پیدا کنه اما این کار باعث میشه تمام رازهای شوهرش براش آشکار بشه و ...
همسر ساکت خان در شورش کلکته مورد تجاوز قرار گرفته و کشته می شود.او تصور می کند ماهاتما گاندی مسئول همه ی مشکلات است و تصمیم می گیرد او را به قتل برساند. ...