کانزاس، پانزده نوامبر ۱۹۵۹٫ خانواده ی چهار نفره ی «کلاتر»، بی هیچ دلیل و انگیزه ای در مزرعه شان قتل عام می شوند. «ترومن کاپوتی» نویسنده (هافمن)، پس از خواندن خبر در «نیویورک تایمز» به سردبیر روزنامه، «ویلیام شون» (بالابان) تلفن می کند و می گوید که علاقه مند است این کشتار را درون مایه ی کتاب بعدی اش قرار دهد و …
روبن یک کارشناس آنالیز ریسک در یک شرکت بیمه است که پس از ازدواج با همسرش لیزا به ماه عسل می روند اما در اولین روز ماه عسل همسرش به او خیانت کرده و با یک مربی غواصی به اسم کلود رابطه برقرار می کند . روبن همسرش را رها کرده و به خانه بر می گردد. دوستان و همکارانش که از این موضوع مطلع شده اند تلاش می کنند تا او را از ناراحتی خارج کنند و تلاش کنند تا او با فرد دیگری آشنا شود. روبن یکروز بر حسب تصادف یکی از همکلاسی های مدرسه اش به اسم پلی پرینس را ملاقات می کند و آنها پس از چندین ملاقات دلباخته هم می شوند. از سوی دیگر لیزا نیز بسراغ او می آید و از او درخواست بخشش می کند...
داستان فیلم در سال ۱۸۶۴، یکسال قبل از پایان جنگهای داخلی امریکا روی می دهد. «اینمن» (جود لاو) که یک سرباز ایالتهای جنوبی است پس از بهبود از یک جراحت مرگبار تصمیم می گیرد جبهه جنگ را رها کرده و عازم شهرش «کوهستان سرد» شود تا با دوست دوران نوجوانی اش «آدا» (نیکول کیدمن) ازدواج کند...
فیلم Owning Mahowny درباره مردی بانک دارد است که مشکل اعتیاد به قمار دارد. به طور ناگهانی او به یک حساب چند میلیون دلاری دسترسی پیدا می کند و وسوسه می شود. این داستان اقتباسی از بزرگترین دزدی بانکی در کانادا می باشد
به دنبال خودکشی غیرمنتظره همسرش، یک طراح وبسایت هواپیماهای کنترل از راه دور روی می آورد. از طرفی او تلاش می کند از روبرو شدن با مادر همسرش دوری کند و...
جوانی به نام «مانتی بروگان» (نورتن)، به کارهای خلاف کشانده شده و پخش کننده ی موادر مخدر شده است. سرانجام او دستگیر و به هفت سال زندان محکوم می شود. او در آخرین روز آزادی، زندگی خود را مرور و از خودش سؤال می کند که کی و چرا در چنین مسیر خلافی افتاد…
مأمور بازنشسته ی FBI، «ویل گراهام» (نورتن) فرا خوانده می شود تا قاتل بی رحمی معروف به «توث فیری» را پیدا کند. «توث فیری» به طور هم زمان تمامی اعضای خانواده ها را می کشد و چشم های قربانیانش را با تکه های شکسته ی آینه می پوشاند. اما «گراهام» برای انجام این مأموریت نیاز به کمک قاتل زنجیره ای سرشناس، دکتر «هانیبال لکتر» (هاپکینز) دارد…
به یک پسر نوجوان دبیرستانی فرصتی داده شده تا برای مجله «رولینگ استون» در مورد یک گروه راک، مقالهای بنویسد، آن هم در حالی که قرار است به همراه این گروه راک به یک سفر برای اجرای کنسرت جدیدشان برود…
یک نگهبان بازنشسته به نام «والت کونتس» (دنیرو) سکته می کند. پزشکان به او تجویز می کنند پس از خروج از بیمارستان به حرکات و تمرین های بدنی بپردازد و هم چنین برای بازیافتن قدرت تکلم، درس آواز بگیرد. از سر اتفاق یک معلم آواز در همسایگی اش زندگی می کند، اما او کشف می کند این معلم آواز، «راستی» (هافمن) یک مرد زن نماست...
«آدامز هانتر» (ويليامز) جواني ناآرام است که در يک کالج پزشکي مشغول تحصيل مي شود، اما شيوه ي رسمي و برخورد سرد و حرفه اي پزشکان با بيماران را نمي پسندد و معتقد است که بيماران در رابطه اي اين چنين با پزشکان، بهبود نمي يابند. او پس از اخذ مدرک و شروع طبابت، رابطه ي عاطفي و درمان روحي را نيز با تجويز دارو هم راه مي کند و حتي گاهي اوقات به لودگي براي بيماران روي مي آورد.
وقتی زنی جوان خواستگار چاق خود را در یک رستوران رد می کند او به طور غیر منتظره ای آن زن را نفرین می کند.فیلم سپس به سراغ خواهر او می رود.زنی خوشبخت با همسری روانشناس و سه فرزند.فیلم داستان تعدادی انسان جدا از هم است که به دنبال خوشبختی هستند...
یک رئیس مافیا دو نفر بنام کلیر و نیک را برای تحویل فردی که یک محموله پول را از دست داده میفرستد و او از دست شان فرار میکند و حال باید او را پیدا کنند ...
"سیدنی" کلاه برداری در دهه 60 مرد جوانی به نام "جان" را یافته و متوجه می شود "جان" تلاش می کند برای مراسم خاکسپاری مادر خود پول کافی بدست بیاورد. او پیشنهاد می دهد با لاس وگاس بروند و به او یاد بدهد چگونه پول در بیاورد...
دکتر «جوآن تورنتن هاردینگ» (هانت) در اوکلاهما با همسر سابقش، «بیل هاردینگ» (پاکستن) برخورد می کند. آنان درباره ی گردبادهای عظیم تحقیق می کنند؛ گردبادهایی که نزدیک بیست سال قبل هنگامی که «جو» پنج ساله بود، پدرش را به کام خود فرو برده بود…
"سالی" مردی شصت ساله که به صورت پاره وقت کار می کند،در زندگی اش همیشه از مسئولیت پذیری دوری کرده است.او سالهاست به همسر سابق خود حرف نزده،در یکی از اتاقهای خانه معلم کلاس هشتم خود زندگی می کند و به "توبی" زنی متاهل که نصف او سن دارد علاقه ای دارد.یک روز او با پسر خود برخورد کرده و متوجه می شود نوه ای دارد که از وجودش بی خبر بوده و...
"داک مکوی" با کمک همسرش، "کارول" و سوداگری فاسد و قدرتمند به نام "جک بنیون" از زندان آزاد می شود تا نقشه ی "بنیون" را برای سرقت از بانکی در یکی از شهرهای کوچک تکزاس عملی کند ...