یک فرمانده به طرز ناعادلانهای ، توسط سربازانش ، به خاطر مرگ یک افسر محبوب مورد سرزنش قرار میگیرد و باید جلوی افرادش اعاده حیثیت کند ، در حالی که هندیها در حال حمله میباشند ...
گروهی از سارقان بانک فراری به بیابان پناه می برند. آنها که از بی آبی در حال مرگ هستند به شهری خالی از سکنه پناه برده و متوجه می شوند معدن کاوی پیر به همراه نوه اش در آنجا زندگی می کنند و...
"خانم پارادین" زیبا ، که متهم به مسموم کردن همسر پیر و نابینایش شده، "آنتونی کین" یک وکیل متاهل را برای دفاع از خود استخدام می کند. اما در این بین "آنتونی" عاشق او می شود و...
« فيل گرين » ( پك ) روزنامه نگارى است كه قصد دارد با نوشتن رشته مقاله هايى به افشاگرى درباره ى گرايشهاى ضد سامى گرى بپردازد . وقتى او در راه يافتن به عمق اين مشكل ناموفق مى ماند ، تظاهر به يهودى بودن مى كند ...
« اسکات چاوز » ( مارشال ) به جرم قتل همسر سرخپوستش و محبوب او به دار آویخته مىشود و سرپرستى « پرل » ( جونز ) دختر « اسکات » را سلطان گله دارى منطقه ، « مکانلز » ( باریمور ) به عهده مىگیرد .
دکتر روانشناس جوانى به نام « ادواردز » ، رئیس تازهى یک آسایشگاه بیماران روانى ، جانشین « دکتر مرچیسن » ، مىشود . « دکتر کنستانس پیترسن »که دل به « دکتر ادواردز » باخته به رفتارهاى عجیب و غیر عادى او مشکوک مىشود ، و خیلى زود پى مىبرد که او « دکتر ادواردز » واقعى نیست
"پدر چیسهولم" کشیشی جوان به چین فرستاده می شود تا در میان مردم غیرمسیحی چین بخشی مسیحی به وجود بیاورد.او با دشمنی،فقر،انزوا و بیماری مواجه شده و او را بیشتر از پیش برای موفقیت مصمم می کند.در طول چند سال او مقبولیت زیادی بین چینیها بدست می آورد و...