در این اقتباس انیمیشنی از مجموعه کتابهای کمیک «مقبره دراکولا»، دراکولا کنترل یک فرقه شیطانی را به دست میگیرد و از طریق یکی از پیروانش صاحب فرزندی میشود، اما نیروهای خیر و شر علیه او صفآرایی میکنند.
این داستان، روایتگر ماجرای هانزو است که پس از به دست آوردن اطلاعات از یک روح، از توطئهای برای سرقت طلای شوگون و توزیع آن بین فقرا توسط مقامات عالیرتبه پرده برمیدارد.
همه چیز بسیار عالی آغاز میشود و هایاتو با پدر و مادر و سگ خود به خوبی و خوشی زندگی میکند . ناگهان اتفاق بسیار دراماتیکی رخ میدهد و رباتی غول پیکر (که طبق گفتهها، از یک کشتی ارواح فرستاده شده) شهر را ویران میکند و هزاران نفر را به قتل میرساند. همچنین پدر و مادر هایاتو نیز در این اتفاق کشته میشوند و ...
گامرا، لاک پشتی ست که میتواند پرواز کند، موجودات فضایی شرور، گامرا را طلسم میکنند، اما دو کودک او را نجات می دهند. اکنون گامرا بازگشته تا انتقام خود را از ویراس «هیولای فضایی» بگیرد...
"وان پیس" داستان یک دزد دریایی به نام "مانکی دی. لوفی" است که به دنبال بزرگترین گنج دنیا، "وان پیس"، است. این گنج توسط "گلد راجر"، پادشاه دزدان دریایی، پنهان شده است. لوفی و خدمهاش در طول سفر خود با چالشها و خطرات زیادی روبرو میشوند، اما آنها مصمم هستند تا به هدف خود برسند.
کارتون گوش مروارید محصول ژاپن درباره ماجراهای پتی خرگوش، بابی خرس و خانواده های آنها روایت میشود، در شهرستان کوچکی به نام مَپِل روایت میشود. و در هر قسمت داستانی جالب برای او اتفاق می افتد. این کارتون در دهه ۷۰ از شبکه دوم سیما پخش میشد.
در آيندهاي اتمي زده ، نژاد انسان چندين برابر پسرفت ميکند. مردمان عادي به برده تبديل ميشوند، در حالي که غولهاي ژنتيکي بر دنيا فرمانروايي ميکنند . باروت اسلحهها به تاريخ پيوسته و هنرهاي رزمي تنها سلاحيست که انسان ميتواند داشته باشد. دو مدرسه در جنگي بر سر قلمرو روبهروي يکديگر قرار ميگيرند : "هوکوتو" و "نانتو". کنشيرو جانشين حقيقي مدرسه "هوکوتو" و "شين" جانشين "نانتو". "شين" دوست "کن"، "يوريا" را ميدزدد و "کن" دنبال او ميگردد. "کنشيرو" در ميان خرابههاي جنگ اتمي براي نجات "يوريا" سفر ميکند. در حين جلو رفتن داستان، با شش استاد اعظم مدرسهي "نانتو سيکن" و سه برادر ناتني "کنشيرو" که هنر "هوکوتو شينکن" را آموزش ديدهاند آشنا ميشود. سرانجام، حريف نهايي "کنشيرو" کسي نيست جز برادر بزرگ او، "رائوه"، جنگجويي که قصد فتح دنيا را دارد و "کنشيرو" را به عنوان جانشين شايسته قبول ندارد.