خونآشام نیرومندی به نام لیلیت در سال ۱۸۸۷ نابود میشود و چهار طلسم از بازگشت او جلوگیری میکنند. در زمان حال، یک مشاور املاک حریص به نام راسل بین در حال تحت فشار گذاشتن الکس لیتون برای فروش مغازهٔ محصولات اسرارآمیز او است. در همین اثنا، راسل هنگام بازگشت به خانه توقف میکند تا به زن جوانی که ماشینش خراب شده، کمک کند.
یک قاتل بازنشسته نمی تواند آخرین قرارداد گران قیمت را کنار بگذارد. در آخرین کارش، به او دستور داده میشود تا کتابدار زیبا و جذاب سارا را بکشد، اما روشهای خشونتآمیز او شروع به شکستش میکند، زیرا او گرفتار این علامت کاملاً نامطمئن میشود....
تام کاتلر پلیس سابق، صاحب یک شرکت کوچک و قانونی است که خدمات نظافت و تمیزکردن ساختمان ارائه می کند. تنها تفاوت کار او با بقیه شرکت ها، همکاری نزدیک با پلیس و در نتیجه گرفتن سفارش تمیز کردن محل وقوع جنایت هاست...
به خاطر بازی های سیاسی ، یک مرد بیگناه روانه زندان شده و سپس به اعدام محکوم می شود. در اینجا برادر او که یک نابغه است عمدا خود را به همان زندان می اندازد تا خود و برادرش را از آنجا فراری دهد...
داستان درباره ی دختری به نام Emma، بی سرپرست و مهربان هست که در لحظات سخت زندگیش هیچ کسی رو نداره و بعد از مدت ها میفهمه که یه خواهر دو قولوی همسان داره که در یک خانواده ی پولدار زندگی میکنه ! بر حسب اتفاق این دو با هم برخورد میکنند ، و Suton که همون خواهری که توسط خوانواده ی ثروتمند به فرزندی قبول شده از Emma میخواد که در مورد مادر واقعیشون تحقیق کنند و به دلیل جداییشون پی ببرند !