فیلم داستان آموزش عملیاتی سخت و طاقت فرسای نیروی دریایی آمریکا به نام "هفتهی جهنمی" است که در آن داوطلبان به شدت مورد فشارهای جسمی و روحی قرار میگیرند تا برای عملیات های حساس آماده شوند. در این میان یک نفر که تعهد کرده چیزی در اینباره فاش نکند، میان دو راهی سکوت کردن و ایستادگی در برابر این بیگاری و خشونت زیرزمینی قرار گرفته است...
در سرمای زمستان سواحل غربی ، در حالی که ربکا زندگی اش دچار مشکل شده است و شب را تنها سپری می کند همسرش که یک پزشک است در کارهایش بسیار موفق ظاهر می شود و ...
تیم حمله به بانک با اعضای گروه خود امیر محمد وادریس,جان,جیک,جسی اتیکا با موفقیت می توانند از بانک سرقت کنند و ۲۰ میلون دلار به دست آورند و برای اینده خود برنامه ریزی خود میکنند و در این هنگام عضو تیم سابق ان ها از زندان ازاد میشود و انها برای یک حمله جدید اماده میشوند و…
آنجلا ویدال یک گزارش گر تلویزیونی است که بهمراه فیلمبردارش برای پوشش خبری از فعالیت های یک ایستگاه آتش نشانی در لس آنجلس اعزام می شود . پس از اینکه با ایستگاه تماس گرفته می شود ، آنجلا بهمراه گروه آتش نشانی عازم یک آپارتمان کوچک می شود . زمانیکه آنها به مقصد می رسند...
در سال ۲۰۵۴ در واشینگتون دی سی ، جان اندرتون کارآگاه پلیس در بخش پیش جنایت فعالیت می کند. این بخش که قاتلان را قبل از ارتکاب جرم شناسایی و دستگیر می کند، کار خود را براساس سه عامل فراشناختی پیش آگاهی انجام می دهد که باعث می شود پیش بینی ها درباره وقایع آینده دقیق و بدون اشتباه انجام شود. وقتی اندرتون متوجه می شود که به عنوان قاتل آینده کسی که اصلا نمی شناسد معرفی خواهد شده، مجبور می شود از دست همکاران خود فرار کرده و در عین حال هویت قربانی آینده خود را مشخص کند در حالی که فقط ۳۶ ساعت فرصت دارد. او یکی از پیشگوها را می دزدد و کم کم به این نتیجه می رسد که برایش پاپوش دوخته اند. اندرتن در پی جستجوهایش به طرزی اجتناب ناپذیر به همان مکانی کشیده می شود که قرار است قتل در آن اتفاق بیفتد …
سه بزهکار کوچک توسط یک پلیس استخدام می شوند تا به صورت مخفی وارد یک باند مواد مخدر شوند و آن را منهدم کنند. زمانی که پلیسی که آنها را استخدام کرده بود کُشته می شود، آنها دو کار را پیش روی خودشان می بینند. یکی حل کردن معمای قتل افسر پلیس و دیگری منهدم کردن باند مواد مخدر...
داستان در مورد کارآگاهی هست که پس از تصادف در یک سانحه رانندگی زن وی می میرد ولی پسر او زنده می ماند و داستان از آنجا شروع می شود که کارآگاه ما پس از مردن زنش میتونه هنوز اون رو ببینه انگار که زن او اصلا نمرده است و زندگی او در حالتی موازی قرار می گیرد بطوری که برای او دو جهان وجود دارد جهانی که در آن با پسرش هست و جهانی دیگر که با زن خود هست...