مایلز مورالس در سراسر مولتیورس پرتاب میشود و در آنجا با تیمی از انسانهای عنکبوتی روبهرو میشود که مسئول حفظ وجود آن هستند. وقتی قهرمانان درباره نحوه برخورد با یک تهدید جدید درگیر می شوند ، مایلز باید تعریفی جدید از بودن یک قهرمان را ارائه دهد...
یک پدر ناامید به عنوان یک زن به صورت آنلاین ظاهر می شود تا دوباره با پسر غریبه اش ارتباط برقرار کند، اما وقتی مرد جوان می خواهد شخصاً او را ملاقات کند، همه چیز پیچیده تر می شود...
هالی باید برای تبدیل هتل کلسترفونکه به یک اقامتگاه عظیم، آن را بخرد. اما او پس از آشنایی با فرانک، در دوراهی قرار می گیرد که آیا کار خود را به پایان برساند و به زندگی شهری خود بازگردد، یا عاشق او شود و ...
یک آدم بیکار و تنبل به ایده ای میلیون دلاری دست پیدا می کند، ولی برای اینکه بتواند این ایده را به نتیجه برساند، اول باید به همکار جذابش کاملا اعتماد کند…
دونی در دوران نوجوانی پسری به نام تاد به دنیا آورد و او را تا هجدهمین سالگرد تولد تاد به عنوان یک والد تنها بزرگ کرد. اکنون دانی پس از سالها دوری ، درست قبل از عروسی تاد دوباره روی زمین می رود و دنیای داماد آینده را به هم می زند...
داستان فیلم درباره مردی است که با حلقه عروسی خود می تواند دختران جذاب را به طرف خود جذب کند. در این میان میان او و یکی از همان دختران ماجراهایی اتفاق می افتد که باعث تغییر جهت زندگیش می شود و …
جورجیا برای تعقیب یک مرد به یونان رفته است. چند سال بعد او در یک جزیره خارجی تنها و آواره می شود. سرانجام اشتیاق او به تاریخ منجربه این می شود تا او به شغل راهنمای تور برسد. اما او خسته شده است و احساس می کند کفی ( نوعی طلسم فریبده یونانی ) خود را از دست داده ست. او معمولا باید با افراد مسن و ناجور سروکله بزند و همین حوصله اش را سر می برد ، تا اینکه اینبار راننده اتوبوس این گروه توریستسی ایرو (ریچارد دریفاست) که شخص کم صحبت و متینی است ، زندگی را در نظر او عوض می کند. جورجیا می فهمید که عشق واقعی در نزدیکی او ست و …
بکی، گیل و جودی دوستان صمیمی هستند. وقتی بکی فرصتی پیدا می کند که با دختر رئیسش برای تعطیلات بهاری دانشگاه به جزیره جنوبی برود، از دوستانش می خواهد که او را همراهی کنند...
دو آتش نشان بروکليني به نام هاي «لري» (جيمز) و «چاک» (سندلر) براي استفاده از بيمه ي عمر تظاهر مي کنند که هم جنس خواه هستند؛ در حالي که «لري» به تازگي همسرش را از دست داده و فرزند دارد و «چاک» مجرد است...
ریس هولدن، یک هنرپیشه مبارز، به خانه خانواده اش باز می گردد. او متوجه می شود که دو نفر دیگر، یک دانشجوی فارغ التحصیل سابق و یک موسیقیدان بالقوه، با پدرش زندگی می کنند...
ماروین فلوت، که ممکن است بزرگترین کارآگاه تاریخ باشد، یک راز دارد که هنوز نمی تواند آن را کشف کند: خانواده اش. او از هر راهی پیروی می کند تا خودش را با همسر سابقش که هرگز از عشق ورزیدنش دست برنداشت، نجات دهد.
سوپرجیل یکی از بزرگترین و وحشیانه ترین زندانهای جهان است که روی یک آتشفشان فعال بنا شده و فضای آن به طور روزمره پر از قتل و شورش میباشد. کارمندان و زندانیان سوپرجیل! زیر نگاههای مراقبِ سرپرست زندان که نسخه سادیستیکِ Willy Wonka است و از شکنجه و آزار دیگران لذت میبرد، در دیوانه ترین زندان تاریخ از ترس بخود میلرزند. این زندان توهمیشاملِ مجرمان خطرناک، موجودات عجیب الخلقه، مجرمان خطرناک که مانندِ موجودات عجیب الخلقه لباس میپوشند، دستگاههای عجیب و غریب و شورشهای پی در پی است و کسی تابحال نتوانسته از آنجا فرار کند...
جولی و بیلی، دو کمدین مشتاق خسته که با هم در شهر نیویورک زندگی می کنند، در طول سی سالگی خود می گذرند و در عین حال به مشاغل فردی و روابط شخصی خود می پردازند.
در زمان های گذشته دنیا به چهار نیرو به نام های آب ، خاک ، آتش و باد تقسیم شده بود . در هر کدام از این سرزمین ها افرادی وجود داشته اند که می توانستد فقط نیروی مربوط به سرزمین خود را تحت اختیار و کنترل داشته باشند . این ۴ قلمرو به مدت هزار سال در صلح بودند تا اینکه پادشاه قلمرو آتش Sozin تصمیم گرفت تا برای به تصاحب گرفتن قدرت کل دنیا ، جنگی را به راه اندازد . در این میان تنها یک فرد است که می تواند جلوی او را بگیرد . که Avatar نامیده می شود . آواتار شخصی برگزیده است که می تواند هر چهار نیرو را تحت کنترل داشته باشد نام آواتاری که در این زمان ظهور کرده ، کودک ۱۲ ساله ای به نام آنگ است . اما آواتار آنگ هنوز برای کنترل کامل چهار قدرت آماده نشده است و مسیر طولانی را در پیش دارد ، در حالی که ...
ماجرا در مورد خانواده ای است که در نیویورک رستورانی دارند و در آنجا مشغول به کارند ولی تفاوت آنها با دیگران این است که میتوانند کارهای جادویی عجیبی انجام دهند که خیلی در کارها به آنها کمک میکند ولی با این حال پدر خانواده که به آنها این فنون جادویی را آموزش می دهد از آنها میخواهد تا تمامی کارهای خود را با جادو انجام ندهند و کسی متوجه جادوگر بودن آنها نشود...